اعتقادی مذهبی

مقالات و مطالب اعتقادی ،مذهبی ،شهدا و...

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

معنای شهید

شهید از ماده شهادت به معنای حاضر بودن و گواهی دادن و کشته شدن در راه خدا است و شهید در اصطلاح فقه به کسی گفته می شود که در خط مقدم جبهه به شهادت برسد که غسل و کفن بر او واجب نیست و در فرهنگ اسلامی از شهادت با تعبیر قتل فی سبیل الله یاد شده است: ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون ( بقره ۱۵۴).
اما در روایات موراد دیگری را هم شهید نامیده اند که به معنی آن است که اجر شهید دارد. طبق آیات قرآن کریم و روایات اگر کسى از خانه خود به قصد هجرت به سوى خدا و حفظ دین بیرون آید و از دنیا برود شهید است. البته ملاک اصلى هجرت به سوى خداوند و مجاهده ى در راه او است و چنین شخصى چه در خانه کشته شود چه در اثر سقوط هواپیما جان سپارد و چه در جبهه جنگ مورد هدف قرار گیرد از نظر اجر، شهید محسوب مى گردد. البته برخى احکام مثل واجب نبودن غسل میت از نظر فقهى مربوط به شهید در خط مقدم جبهه است ولى این یک فرع فقهى است و با صدق عنوان شهید بر دیگران و نائل شدن به ثواب هاى اخروى که به شهیدان وعده داده شده تنافى ندارد.
در علت نامگذاری مرگ در راه خدا به شهادت گفته اند: یا بدان جهت است که فرشتگان رحمت خدا در صحنه شهادت حضور می یابند و یا بدان سبب خدا و رسول به بهشتی بودن شهدا گواهی می دهند، یا این که شهید در قیامت همراه انبیا بر امت های دیگر گواهی می دهد، یا این که شهید، زنده و حاضر است و یا بدان جهت که شهید به شهادت حق قیام می کند تا کشته شود. (مجمع البحرین، واژه شهد) قطرات است. شهادت موجب آمرزش گناهان می شود. شهید از سوال قبر محفوظ است و فشار قبر ندارد و در بهشت با حوریان هم آغوش است. شهید حق شفاعت دارد. شهدا از اولین کسانی اند که وارد بهشت می شوند و همه به مقام شهیدان غبطه می خورند. (بحار الانوار، ج ۹۷)
توضیح بیشتر اینکه :
«شهید» کسی است که یک روح بزرگ دارد؛ روحی که هدف مقدس دارد. کسی است که در راه عقیده کشته شده است. کسی است که برای خودش کار نکرده است. کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است.
مثل شهید، مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است. تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند.
شهادت، قداست خود را از این جا کسب می کند که فدا کردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس.
اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید، از آنها منطق شهید در می آید. منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است. منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی است. منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری، بلکه بسیار دورنگری است.
این که هاله ای از قدس دور کلمه «شهید» را گرفته است و این کلمه در میان همه کلمات عظیم، فخیم و مقدس، وضع دیگری دارد برای همین جهت است. اگر بگوییم قهرمان، مافوق قهرمان است؛ بگوییم مصلح، مافوق مصلح است؛ هر چه بخواهیم بگوییم، مافوق اینهاست.
شهادت دو رکن دارد: یکى این که در راه خدا و فى سبیل الله و هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فداى هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد. شهادت به حکم این که عملى آگاهانه و اختیارى است و در راه هدفى مقدّس است و از هر گونه انگیزه ى خودگرایانه منزّه و مبراست، تحسین انگیز و افتخارآمیز است و عملى قهرمانانه تلقّى مى شود.
در میان انواع مرگ و میرها این نوع از مرگ است که ارزش آن از حیات و زندگى برتر و مقدّس تر است(قیام و انقلاب مهدى، به ضمیمه شهید از استاد مطهرى).۴اردیبشهت ۸۸ سایت پرسمان

سبک زندگی شهدا

«خاطرات والدین و همسران شهدای دفاع مقدّس،  مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه بسیاری از  والدین  شهدا از دنیا رفته‌اند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شده‌اند.
شهید ابراهیم هادی همیشه نوعی رفتار می‌کرد تا کمتر مطرح بشه مثلا به لباس نظامی توجهی نداشت، پیراهن بلند و شلوار کردی می‌پوشید تا هم شبیه مردم آنجا شود هم جلوی نفس خود را بگیرد. ساده و بی آلایش بود. ابراهیم به نوعی ساختار شکن بود، به جای توجه به ظاهر و قیافه، بیشتر به فکر باطن بود. [2] 
 
 
2. به فکر حل کردن مشکلات مردم بودند
 
یکی از دوستان شهید هادی ذوالفقاری تعریف می‌کرد؛ زمانی که برای تحصیل در قم مستقر شده بودم، یک روز به هادی زنگ زدم و گفتم که فاصله خوابگاه و محل تحصیلم زیاد است و نیاز به ماوتور دارم، اما نه پول دارم و نه موتور شناس هستم. هنوز چند ساعتی از صحبت ما نگذشته بود که هادی زنگ زد و گفت کجایی؟ گفتم تو حجره در قم. گفت؛ برات موتور خریدم با وانت آوردم قم. [4]
همسر شهید نواب صفوى درباره هنرمندی در جدا ساختن روحیات خارج از محیط خانه از رفتار خانوادگی ‏اش می‏ گوید: شهید نواب صفوى از نظر اخلاق اصلاً خشن نبود. گاهی در اوج هیجان که با دوستانش در مورد مسائل مملکتی و جنایت ‏های شاه گرم صحبت بود، ایشان را صدا می‏ زدم و از او درخواستی می‏ کردم. می‏ دیدم آن آدم پرشور و جدی و هیجانى، به یک‏باره با من و در جواب من آرام و ملایم می‏ شد. ایشان آن قدر به من محبت داشت که این محبت را گاهی با جملاتی مثل «کوچکت هستم» یا «نوکرت هستم» به من ابراز می‏ کرد.[5]
 
پی نوشت :
[1] مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، 8/7/1398
[2] سلام بر ابراهیم، پدید آورنده؛ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، تهران: شهید ابراهیم هادی، جلد 1، چاپ صد و پنجم، 1396، صفحه 100
[3] بحار الأنوار، جلد 75، صفحه 379
[4] پسرک فلافل فروش، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، تهران: انتشارات ابراهیم هادی، چاپ نهم، 1396، صفحه 52
[5]مجله افلاکیان زمین، شماره 13، صفحه 11. سایت راسخون
 
 
 
 
سبک زندگی
 
  مباحث عملی سبک زندگی اسلامی - ایرانی  سبک زندگی مربوط به اجتماع و روابط اجتماعی  جهاد و دفاع  سبک زندگی اخلاقی و رفتاری شهدا 
 
نه تنها مقید به انجام واجبات و فرایض دینی بود، بلکه به مستحبات هم توجه جدی داشت. از جمله این که نماز شب ایشان ترک نمی شد. گاهی اوقات پیش نماز می شد و نیروهای پادگان نمازشان را به او اقتدا می کردند. در ماه مبارک رمضان تا پاسی از شب به عبادت و انجام اعمال عبادی می پرداخت. آنگاه موقع سحر، سرگرم پخت و پز و آماده کردن غذای سحری برای سایر مربیانی که در پادگان بودند، می شد.
 
تاریخ انتشار : 1398/9/13
 
 
 
بازدید : 2882
 
شهید عیسی آستوی فرزند محمد سال 1340 در بغداد متولد شد و به ایران مهاجرت کردند شهید در خانواده ای بسیار مذهبی و پایبند به اصول دینی در شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام رشد نمود و با همین روحیه توانست دوران تحصیلی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته و موفق به اخذ دیپلم در رشته اقتصاد اجتماعی گردد. شهید پس از مدتی به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد وی به عنوان فرمانده گروهان از تبحر خاصی برخوردار بود و در تجهیز و فرماندهی گروه ها از خود توان خاصی نشان می داد و برای همیشه نشان سردار شهید را از آن خود نمود عاقبت در بیست و چهارم مهرماه 1363 در منطقه عملیاتی میمک به شهادت رسید و پیکر مطهرش مدتها مفقود بود و پدر بار این انتظار را تحمل نکرد و به فرزندش پیوست. پیکر مطهرش بعداز گذشت 11 سال از کوچ غریبانه اش در منطقه عملیاتی عاشورا توسط گروه تفحص اجساد شناسایی و به ایلام منتقل گردید و در گلزار شهدای علی صالح(ع) در کنار دیگر همرزمانش جاودانه شد.
 
کمک مالی به نیازمندان
 
همرزم شهید می گوید: شهید آستوی در حرفۀبنایی مهارت خاصی داشت. پیش از آن که به استخدام سپاه درآید، مخارج زندگی خانواده اش را از این طریق تأمین می کرد. با وجود آن که خانواده اش از لحاظ مالی وضع مناسبی نداشت، بخشی از درآمدی را که از طریق بنایی کسب می کرد، به مستمندان می داد؛ زمانی هم که از سپاه پاسداران حقوق دریافت می کرد؛ مبلغی از حقوق و دستمزدش را به نیروهای بسیجی تحت آموزش که نیازمند بودند می بخشید. او کمتر از مرخصی استفاده می کرد، اما زمانی که احتیاج مالی پیدا می کرد، به مرخصی می رفت و به کار بنایی می پرداخت تا مخارج زندگی خانواده اش را تأمین کند.
 
خوش رفتاری با نیروهای تحت آموزش
 
همرزم شهید می گوید: معمولاً تصور می شود که مربیان آموزش تاکتیک، در جریان تمرینات میدانی، اشخاصی سختگیر و انعطاف ناپذیر هستند، زیرا انتظار می رود، افراد تحت آموزش، دستورات مربیان را در حین تمرینات به خوبی اجرا کنند، اما آستوی در عین حال که خیلی منضبط بود با نیروهای تحت آموزش خود برخوردی دوستانه داشت و به آن ها احترام می گذاشت. 
 
سایت حوزه مطالب بالا.
 شهید سالکی است که با تقدیم جان خود، این حجاب را می زداید و به مقام کمال انسانی و فنای فی الله می رسد و بی هیچ حجاب به وجه الله نظر می کند و در این نظاره است که شهید با انبیا مقارنت می یابد؛ چنانکه بنابر روایتی از اصول کافی که در ان هفت خصلت برای شهید شمرده شده، آخرین و مهم ترین آن‌ها چنین است: " شهید نظر می‌کند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است و برای هر نبی و هر شهید
 
".سایت مهرنیوزحال به چند جمله از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین موضوع توجه کنید:
"این که شما دیدید امام فرمودند وصیت‌نامه این جوانان را بخوانید، من حدسم این است - البته در این مورد چیزی از امام نشنیدم - که این یک توصیه خشک و خالی نبود. خود امام، آن وصیت‌نامه‌ها را خوانده بودند و آن گلوله آتشین در قلب مبارکشان اثر گذاشته بود و میخواستند که دیگران هم از آن بی‌بهره نمانند. کمااین‌که خود من هم در طول سالهای جنگ و بعد از آن تا امروز، بحمداللَّه با این وصیت‌نامه‌ها تا حدودی اُنس داشتم و دارم و دیده‌ام که بعضی از این وصیت‌نامه‌ها، چطور حاکی از همان روح عرفان است."
 
"راهی را که یک عارف و یک سالک در طول سی سال، چهل سال طی میکند - ریاضت میکشد، عبادت میکند، حضور پیدا میکند، از اساتید فرا میگیرد، چقدر گریه‌ها، چقدر تضرّعها، چقدر کارهای بزرگ - این راه طولانی را یک جوان در ظرف ده روز، پانزده روز، بیست روز در جبهه پیدا کرده و طی کرده است. یعنی از آن لحظه‌ای که این جوان با هر انگیزه‌ای - طبعاً با انگیزه دینی، همراه با آن حماسه‌های جوانی - به جبهه رفته و این حالت بتدریج در جبهه به یک حالت عزم بر فداکاری و گذشت مطلق از همه هستی خود تبدیل شده و او خاطرات و یا وصیت‌نامه خود را نوشته است، تا لحظه شهادت، این حالت همین‌طور لحظه‌به‌لحظه پُرشورتر، و این قرب نزدیکتر، و این سیر سریعتر شده است؛ تا آن روزهای آخر و لحظه‌های آخر و ساعات آخر، اگر چیزی از او مانده است، مثل یک گلوله آتشین در دل انسان اثر میگذارد. این جوانانی که خاطرات نوشتند و شهید شدند، انسان در نوشته‌هایشان، چنین خصوصیتی را خیلی به‌وضوح مشاهده میکند. این، رشحه‌ای از همان روح حسینی است."
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات مفصل و مکرر درخصوص شهدای والامقام ۱۳ وی‍ژگی آنان را چنین برشمرده اند :
" دل بریدن از عواطف و خواسته های شخصی" ، " اخلاص ،‌ایمان ، قدرت معنوی تقوا" ، آرمان گرایی براساس جهان بینی الهی " ، " عبادت ، تدین ، انس با قرآن و نماز" ، " ارادت و پیروی نسبت به ائمه ی اطهار ( علیهم السلام) " ، " تعقل و منطق و استدلال نه احساس و هیجان صرف " ، انجام وظیفه و تکلیف نه شهرت طلبی " ، " بصیرت قدرت و تشخیص دقیق "، " ترجیح مصلحت کشور و دین بر مصلحت شخصی "، " عدم هراس از مرگ " ، " بی ادعایی و طلب کار نبودن از انقلاب "، " ایستادگی در برابر دشمن.
مختارپور در اختتامیه دومین کنگره شعر کتاب دفاع مقدس:
 
توجه به سبک زندگی شهدا یک «ضرورت استراتژیک» است
 

دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: رهبر انقلاب اعتقاد دارند که توجه به شهدا و خانواده شهدا و سبک زندگی شهدا یک «ضرورت استراتژیک» برای کشور است. مهرنیوز ۵ تیر ۹۷