اعتقادی مذهبی

مقالات و مطالب اعتقادی ،مذهبی ،شهدا و...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضور قلب در نمار» ثبت شده است

جورابمون سوراخه خودمون بی خبریم




گاهی پیش میاد که یکدفعه متوجه میشیم  جورابمون  سوراخه و اگه دیگران ببینن خجالت زده و شرمنده میشیم.

مثلا اگه مسجد باشیم و دیگران جورابهای سوراخ شده ما رو ببینن موقع نماز یک نوع کوچکی احساس می کنیم.  در نماز در برابر خدایی می ایستیم که همه عیوب ظاهر و باطن ما رو میبینه و باید با نهایت خضوع و خشوع و شرمندگی در برابرش بایستیم نه باحال کسالت و فکرمون همه جا بره جز پیش خدا. پیش خدا بدجوری جورابامون سوراخه و وضع خرابه و باید متوجه وضع خودمون باشیم.

http://ziarani1.blog.ir/

احادیث مهم و تکاندهنده برای حضور قلب در نماز

 کتاب آداب الصلوه

از حضرت رسول ختمى صلّى اللَّه علیه و آله روایت است که عبادت کن خداى تعالى را چنانچه گویا او را مى‏بینى؛ و اگر تو او را نمى‏بینى او تو را مى‏بیند.[1]

از این حدیث شریف استفاده دو مرتبه از مراتب حضور قلب مى‏شود:

یکى، آنکه سالک مشاهِد جمال جمیل و مستغرق تجلّیات حضرت محبوب باشد به طورى که جمیع مسامع قلب از دیگر موجودات بسته شده و چشم بصیرت به جمال پاک ذى الجلال گشوده گردیده و جز او چیزى مشاهده نکند. بالجمله، مشغولِ حاضر باشد و از حضور و محضر نیز غافل باشد.

و مرتبه دیگر، که نازلتر از این مقام است، آن است که خود را حاضر محضر ببیند و ادب حضور و محضر را ملحوظ دارد. جناب رسول اکرم فرماید: اگر مى‏توانى از اهل مقام اوّل باشى عبادت خدا را آن طور بجا آور، و الّا از این معنا غافل مباش که تو در محضر ربوبیّتى. و البته محضر حق را ادبى است که غفلت از آن از مقام عبودیّت دور است. و اشاره به این فرموده است. در حدیثى که جناب ابو حمزه ثمالى رضی اللَّه عنه نقل مى‏کند، مى‏گوید: دیدم حضرت على بن الحسین سلام اللَّه علیهما را که نماز مى‏خواند. عباى آن حضرت از دوشش افتاد. آن را راست و تسویه نفرمود تا آن که از نماز فارغ شد. سؤال کردم از سببش، فرمود: واى بر تو، آیا مى‏دانى در خدمت کى بودم‏ [2]؟

و نیز از حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله منقول است که دو نفر از امّت من به نماز مى‏ایستند در صورتى که رکوع و سجودشان یکى است و حال آن که میان نماز آنها مثل ما بین زمین و آسمان است‏ [3].

و فرمودند: آیا نمى‏ترسد کسى که صورت خود را در نماز برمى‏گرداند صورت او چون روى حمار شود.[4]

و فرمودند: کسى که دو رکعت نماز بجا آورد و در آن به چیزى از دنیا متوجّه نشود، خداى تعالى‏ گناهان او را مى‏آمرزد[5].

و فرمودند: بعضى از نمازها قبول مى‏شود نصفش یا ثلثش یا ربعش یا خمسش- تا عشرش. و بعضى از نمازها چون جامه کهنه پیچیده مى‏شود و به روى صاحبش زده مى‏شود. و از نماز تو مال تو نیست مگر آن که به قلبت اقبال به آن کنى‏[6].

و حضرت باقر علیه السلام فرمودند: رسول خدا فرمود: وقتى بنده مؤمن به نماز بایستد خداى تعالى‏ نظر به سوى او کند- یا فرمودند خداى تعالى‏ اقبال به او کند- حتى منصرف شود. و رحمت از بالاى سرش سایه بر او افکند و ملائکه فرو گیرند اطراف و جوانب او را تا افق آسمان و خداى تعالى ملکى را موکّل او کند که بایستد بالاى سر او و بگوید: اى نمازگزار، اگر بدانى کى نظر مى‏کند به سوى تو و با کى مناجات مى‏کنى، توجّه به جایى نمى‏کنى و از موضعت جدا نمى‏شوى هرگز[7].

و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که جمع نمى‏شود اشتیاق و خوف در دلى مگر آن که بهشت بر او واجب شود. پس وقتى نماز مى‏خوانى، اقبال کن به قلب خود به خداى عزّ و جلّ؛ زیرا که نیست بنده مؤمنى که اقبال کند به قلبش به خداى تعالى در نماز و دعا مگر آن که قلوب مؤمنین را خداى تعالى به او اقبال دهد و با دوستى آنها او را تأیید کند او را به بهشت برد[8].

و از حضرت باقر و صادق علیهما السلام مروى است که فرمودند: نیست از براى تو از نمازت مگر آنچه را که اقبال قلب داشته باشى در آن؛ پس، اگر به غلط بجا آورد تمام آن را یا غفلت از آداب آن کند، پیچیده شود آن و به روى صاحبش زده شود.[9]

و از حضرت باقر العلوم علیه السلام روایت شده که همانا بالا مى‏رود از نماز بنده از براى او نصف یا ثلث یا ربع یا خمسش؛ پس، بالا نمى‏رود براى او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است بر آن. و ما مأمور شدیم به نافله تا تتمیم شود نقص فرایض به آن‏[10].

و از جناب صادق مروى است که فرمود: وقتى احرام بستى در نماز، اقبال کن بر آن، زیرا که وقتى اقبال نمودى خداوند به تو اقبال فرماید و اگر اعراض نمایى خداوند از تو اعراض کند. پس گاهى بالا نمى‏رود از نماز مگر ثلث یا ربع یا سدس آن به آن قدر که نمازگزار اقبال به نماز نموده و خداوند عطا نمى‏فرماید به غافل چیزى.

و از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت است که به ابى ذر فرمودند: دو رکعت متوسّط با فکر بهتر است از ایستادن یک شب در صورتى که قلب غافل باشد. احادیث در این باب بسیار است و براى اصحاب اعتبار و قلوب بیدار این قدر کفایت کند.

 

 

 


[1]  بحارالانوار، ج 74، کتاب الروضه، باب 4، حدیث 3. مکارم الاخلاق، ص 459.

[2] وسائل الشیعه، ج 4، ص 688، کتاب الصلوه، ابواب الصلوه باب 3، حدیث 6.

[3] بحارالانوار، ج 81، ص 249، کتاب الصلوه، باب 16، حدیث 41.

[4] مستدرک الوسائل، کتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه باب 2، حدیث 20.

[5] منبع پیشین، حدیث 13.

[6]  بحارالانوار، ج 81، ص 260، کتاب الصلوه، ابواب الصلوه باب 2، حدیث 22.

[7] مستدرک الوسائل، کتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 2، حدیث 22.

[8]  وسائل الشیعه، ج 4، ص 687، کتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه باب 3، حدیث 3.

[9] منبع پیشین، حدیث 1.

[10] علل الشرائع، ج 2، ص 327، باب 24، حدیث 2.

اهمیت و راهکار حضور قلب در نماز


حضور قلب در نماز، یکی از مهم‌ترین آداب قلبی نماز و عبادت‌ها است که عبادت بدون آن روح و روانی نخواهد داشت‌. حضرت امام خمینی در این زمینه می‌فرمایند: "]حضور قلب‌[ خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادات است و در احادیث شریفه از کمتر چیزی این قدر ذکر شده و به کمتر ادبی این قدر اهمیت داده شده است‌."(آداب نماز، امام خمینی‌;، ص 31، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌;.)
حضور قلب‌، از شرایط قبولی و کمال نماز است نه صحّت آن‌; یعنی اگر هر نمازگزاری به این امر دست یابد عبادت کامل‌تری انجام داده است و گرنه نمازش صحیح است و لازم نیست نمازگزاری که حضور قلب نداشته‌، نماز را دوباره بخواند. منتها این چنین نمازی‌، برای او کمال و رشدی نخواهد داشت‌.
در حدیثی حضرت رسول اکرم‌می‌فرمایند: "برخی از نمازها، یک دوم آن یا یک سوم آن یا یک چهارم آن‌... قبول می‌شود و برخی از نمازها چون جامة کهنه پیچیده شده و به روی صاحبش زده می‌شود و از نماز تو مال تو نیست مگر آن که به قلبت اقبال به آن کنی‌."(بحارالانوار، علامه مجلسی‌;، ج 81، ص 260، مؤسسه الوفأ.)
بنابراین اگرچه در اصطلاح به حضور قلب نداشتن‌، گناه اطلاق نمی‌شود، امّا آثار نامطلوبی‌، از جمله دور شدن از خدا را در پی دارد که جبران آن‌ها سخت خواهد بود.
در پایان به راه‌های تمرکز حواس در نماز اشاره می‌کنیم‌. امیدواریم که مفید باشد.
تمرکز، یکی از مهم‌ترین رمزهای موفقیت در هر کاری است‌; زیرا درک‌، فهم و لذت بردن از مطالب و موضوعات بستگی به تمرکز دارد. تمرکز عبارت است از حفظ و نگاهداری توجّه و حواس روی موضوعی معین‌، مانند موقعی که انسان به دیدن فیلم جالب و مهیجی مشغول است‌.
استعداد تمرکز، مسأله‌ای ذاتی نیست‌، تمرکز یک ویژگی اکتسابی است و هر کسی می‌تواند به آن دست یابد. مهم این است که تمرین و پرورش آن فراموش نشود.
تمرکز نسبی است‌. تقویت آن‌گاه بستگی به موضوع مورد نظر دارد که گاهی ساده و گاهی مشکل است‌. به عنوان مثال دست‌یابی به تمرکز در موضوع‌هایی که جنبه تفریحی دارد با موضوع‌هایی که جنبه فکری و معنوی دارد متفاوت است‌.
موانع تمرکز و راه‌حل‌ها
1. آشفتگی‌های درونی‌;
2. آشفتگی‌های بیرونی‌;
3. نداشتن علاقه به موضوع‌;
آشفتگی‌های درونی‌
این آشفتگی‌ها در درون انسان قرار دارند مانند نگرانی‌، ترس‌، اندوه‌، حسادت و... به این ترتیب وقتی فرد هیجان زده یا اندوهگین است نمی‌تواند روی یک موضوع معین تمرکز داشته باشد; زیرا وقتی او متوجه این احساسات و هیجانات است دیگر فکرش نمی‌تواند بر روی موضوعی که پیش رو دارد متمرکز شود، بهترین راه برای منحرف ساختن این است که آن‌ها را روی کاغذ سفیدی بنویسیم و بگوییم بعد از نماز یا درس به آنها فکر خواهیم کرد.
آشفتگی‌های بیرونی‌
مقصود از آن‌ها، هرگونه تحریک‌های غیر عادی حواس‌ِ بینایی‌، چشایی‌، شنوایی و... است که فرایند تمرکز را با اشکال مواجه می‌سازد، مانند نور شدید، سرما، گرما، گرسنگی‌، تشنگی‌، صداهای ناهنجار، لباس‌های تنگ و...
برای دوری از این آشفتگی‌ها باید مکانی را برای نماز انتخاب کرد که این مزاحمت‌ها نباشد.
نداشتن علاقه به موضوع‌
تمایلات در انسان طبیعی نیست‌، گاهی به موضوعی علاقه‌مند و گاهی از آن ناخرسند است‌. شاید بتوان گفت‌: از این همه موانع‌، این مانع مهم‌ترین است‌. پس‌، با ایجاد علاقه می‌توان به تمرکز دست یافت‌.
توصیه‌ها برای ایجاد علاقه‌
1. برای ایجاد علاقه باید از موضوع مورد نظر (نماز و...) اطلاعاتی را به دست آوریم‌;
2. اهمیت و کاربرد موضوع را بشناسیم و نیازهایی را که در آینده با آموختن آن موضوع یا خواندن آن می‌توانیم برآورده کنیم‌، به خوبی درک کنیم‌; برای نماز به این فکر باشیم که باعث رشد معنوی ما، سبب زدوده شدن گناهان‌، عامل بازدارنده از ناهنجاری‌ها و... است‌.
3. نگاه به موضوع مثبت باشد، پیش‌فرض‌های منفی اثر زیانباری را دارد; بنابراین هرگز این فکر را که این موضوع خسته کننده است‌، مشکل است‌، سنگین است‌، به خود راه ندهیم‌.
4. با تخیل نسبت به موضوع مورد نظر، ایجاد علاقه کنیم‌.
پس از اشاره به کلیات راه تمرکز حواس‌، به توصیه‌های جزیی در زمینه نماز اشاره می‌شود. امیدواریم با اِعمال آن‌ها در این‌باره موفق باشید.
بهترین راه ایجاد حضور قلب و توجّه خاطر، مبارزه جدی با هجوم افکار پراکنده و آشفته است‌. در این راه از دو جهت باید گام برداشت‌
الف‌) رعایت عوامل خارجی‌
مقصود از عوامل خارجی‌، عواملی است که مربوط به ظاهر و اطراف نمازگزار است که مراعات آن‌ها نقش عمده‌ای در تمرکز حواس دارد. برخی از این عوامل عبارتند از:
1. دور کردن آنچه فکر انسان را مشغول می‌کند، از جلو چشم و مکان نماز;
2. پرهیز از نگاه کردن به اطراف‌;
3. نگاه کردن به محل سجده در حال قیام‌، بین دو قدم در حال رکوع و دامن یا روی دو پا در حال تشهد و سلام‌;
4. پوشیدن لباس تمیز به ویژه سفید;
5. استعمال بوی خوش‌;
6. داشتن سجاده خاص‌;
7. سر وقت برای نماز برخاستن و بالاخره رعایت تمام آداب مستحبی که به آن‌ها در توضیح المسائل مراجع عظام اشاره شده است‌.
ب‌) توجّه به عوامل داخلی‌
مقصود از عوامل داخلی‌، عواملی است که مربوط به فکر، اندیشه و باطن نمازگزار است و نمازگزار با تأمل و اندیشه می‌تواند علاوه بر خضوع‌، به خشوع در نماز برسد; چنان که قرآن‌کریم یکی از اوصاف مؤمنان را "خشوع‌" در نماز می‌داند "الَّذِین‌َ هُم‌ْ فِی صَلاَ تِهِم‌ْ خَـَشِعُون (مؤمنون‌، 2) آنان که در نمازشان خشوع دارند"
برای تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز، امور ذیل توصیه شده است‌:
1. در همه حال به یاد خدا بودن‌; چرا که معمولاً از هر 24 ساعت شبانه روز تنها 1 ساعت اختصاص به نماز دارد، اگر در 23 ساعت دیگر، به یاد خدا نباشیم در این یک ساعت نیز کنترل ذهن و توجّه به خدا بسیار مشکل خواهد بود. حضرت امام خمینی می‌فرمایند: توجّه به این که خداوند تنها کسی است که همه نعمت‌ها را داده و با نگاه کردن به نعمت‌ها می‌توان به یاد او بود و این که خداوند دارای کمال و قدرت واقعی است و عظمت و بزرگی‌اش همه عالم را فراگرفته و این که او همه جا حاضر و ناظر اعمال ما است‌; "أَلَم‌ْ یَعْلَم بِأَن‌َّ اللَّه‌َ یَرَی‌" (علق‌، 14) نقش عمده‌ای در تذکر و به یادبود خداوند در نماز و غیر آن دارد.(ر.ک‌: چهل حدیث‌، امام خمینی‌;، حدیث اول‌، ص 12، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی‌;.)
2. اندیشه در اهمیت و آثار نماز
اگر گوهر گران‌بهایی و یا یک انگشتر، به ارزش صد هزار تومان را گم کنیم تا مدتی آشفته خاطر می‌گردیم و شب‌ها خوابمان نمی‌برد; این در حالی است که دو رکعت نمازی را که به همه دنیا و لذت‌های آن می‌ارزد، از دست می‌دهیم و ناراحت نمی‌شویم‌.!
پس در مرحله اول باید در اهمیت و آثار ارزشمند نماز بیندیشیم تا پی‌ببریم با این نمازهای فاقد حال و توجه و حضور قلب‌، خود را از چه فواید و برکاتی محروم ساخته‌ایم‌.! قرآن کریم‌، کسالت در نماز و بی‌میلی به این فریضة الهی را از اوصاف منافقان برشمرده‌، دربارة آنان می‌فرماید: ...و چون به نماز می‌ایستند با حال بی‌میلی نماز می‌گزارند و برای مردم ریا می‌کنند و جز اندکی یاد خدا نمی‌کنند.(نسأ، 142.)
3. کنترل افکار خود قبل از شروع نماز
از جمله کارهایی که برای تحصیل حضور قلب و توجه باید انجام داد، این است که انسان‌، پیش از نماز لحظاتی را به تفکر مشغول شود و توجه خود را به خدا معطوف سازد. برای چند دقیقه در محل نماز، خود را از غیر خدا فارغ کند. دل را از افکار و خیال‌های واهی خالی سازد و با متمرکزساختن حواس خود، و فراموش کردن گرایش‌های دنیایی‌، سعی کند حضور قلب پیدا کند; البته با تفکر و پشیمانی در اثر از دست دادن منافع معنوی نماز، و جبران زیان و خسارت‌های گذشته‌، این مهم بهتر حاصل می‌شود.
4. اندیشه در عظمت خداوند
وقتی انسان در برابر هم نوع خود قرار می‌گیرد، مواظب رفتارش هست و حواسش را جمع می‌کند. وقتی باور کردیم که در حضور خدا هستیم و خداوند از روی لطف به ما اجازه داده در حضور او بایستیم و با او سخن گوییم و به درد دل و مناجات با او بپردازیم‌، آیا جا دارد از او غافل شویم‌؟ به همین جهت است که در روایت آمده است کسی که نماز می‌خواند، ولی دل به نماز نمی‌سپرد، آیا نمی‌ترسد که او را به صورت الاغ مسخ کنم‌؟ یعنی‌، غفلت و بی‌توجهی در نماز آن قدر زشت است که مبتلای به آن مستحق این است که به‌صورت حیوانی مسخ شود.
قرآن دربارة نمازگزارانی که از یاد خداوند غافل هستند می‌فرماید: "فویل للمصلّین # الّذین هم عن صلاتهم ساهون # الذین هم یراَّءون‌; پس وای بر نمازگزاران‌. که دل از یاد خدا غافل دارند. آنان‌که ریا می‌کنند".(ماعون‌، 4 ـ 6.)
5. هنگام نماز سعی کنیم‌، معانی جملاتی را که بر زبان جاری می‌کنیم‌، تصور کنیم و در آن‌ها بیندیشیم و با تأمل نماز بخوانیم‌. به طوری که اگر قبلاً در یک دقیقه‌، یک رکعت می‌خواندیم‌، اینک یک رکعت را در دو دقیقه بخوانیم و این برای کسی که می‌خواهد به حضور خدا برود وقت زیادی نیست‌.
6. امام سجاد7 می‌فرماید: وقتی نماز می‌خوانی فرض کن (در آستانة مرگ هستی‌) و آخرین نمازت را می‌خوانی‌. اگر انسان بداند، از عمرش تنها به اندازه خواندن چند رکعت نماز باقی مانده است‌، حواسش را جمع می‌کند و سعی می‌کند نمازش را بهتر و شایسته‌تر به‌جا آورد و از کاستی‌هایش توبه کند. حال که ما نمی‌دانیم عمرمان تا کی باقی است‌، فرض کنیم این آخرین نمازی است که به‌جا می‌آوریم‌. چنین تصوری باعث می‌شود در برابر شیطان مقاومت کنیم و او را از خود برانیم و از لحظات و دقایقی که در نماز سپری می‌کنیم‌، بهره شایان ببریم‌.
7. سعی کنیم دعاهایی را که برای قبل از شروع نماز و نیز بعد از نماز وارد شده‌، بخوانیم‌. کسی که به مجرد گفتن‌: السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته از جای برمی‌خیزد و به دنبال کارش می‌رود، گویا تا حال نزد خدا زندانی بود و انتظار می‌کشید هرچه زودتر درِ زندان و قفس گشوده شود تا خود را نجات دهد; پس لازم است بعد از نماز، انسان دست به دعا بلند کرده‌، برای خود و دیگران دعا کند.(راهیان کوی دوست‌، مصباح یزدی‌، ص 77 ـ 88، انتشارات شفق قم‌، 1375 ش / جهت آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک‌: به کتاب حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربّانی و عارفان الهی‌، نوشتة محمد بدیعی / صلاة‌الخاشعین آیت‌الله شهید دستغیب‌.)

منبع: http://www.porsemanequran