راهکارهای علمی تحقق سبک زندگی اسلامی و مقایسه آن با زندگی غربی
نویسنده:
احمد زیارانی
|
|
چکیده:
سبک زندگی اسلامی با سبک زندگی غربی تفاوت ماهوی دارد. سبک زندگی اسلامی مبتنی بر آموزه های وحیانی و تعالیم الهی انبیاء می باشد و هدف در سبک زندگی اسلامی رشد و تعالی معنوی و مادی فرد و جامعه می باشد و مبنای این سبک زندگی ، خدا و اطاعت از دستورات الهی می باشد. اما در سبک زندگی غربی، مبنا لذت جویی و منفعت طلبی فرد است و منبع قانونگذاری برای رسیدن به این هدف تفکرات تک بعدی انسانی با تاکید بر جنبه حیوانیت انسان است. چگونگی ارتباط با جامعه و خانواده، طرز پوشش، تغذیه و خواب بر اساس این دو نگاه کاملا متفاوت با هم است. زیرا مبنا وهدف این دو نوع سبک زندگی کاملا با هم متفاوت است. سبک زندگی اسلامی با تاکید بر منابع غنی قرآن و سیره و سخنان پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم السلام بهترین روش برای زندگی سعادتمندانه می باشد. اما سبک زندگی غربی بر مبنای انسان محوری و تأمین نیاز های مادی او می باشد، که منبع این سبک ، تفکر یک جانبه دنیوی و ناقص بشر می باشد.
کلید واژه: سبک زندگی، اسلام، زندگی غربی، معنویت
مقدمه:
انسان برای زندگی روش های مختلفی را می تواند انتخاب کند، اما برای اینکه بدانیم کدامین روش زندگی بهتر است باید بدانیم هدف ما در زندگی چیست تا طبق آن هدف روش زندگی مشخص گردد. آیا انسان خود می تواند برای زندگی روشی را تعریف کند و طبق آن زندگی کند یا خیر؟ با توجه به اینکه خداوند خالق انسان است آگاه تر از خود انسان به ابعاد مختلف وجود او می باشد. خدایی که دلسوزتر از هر کسی برای انسان است و از خلقت انسان هدف مشخصی داشته، انسان را بدون برنامه رها نکرده که طبق میل خود زندگی اش را تعیین کند. پس بهترین روش برای انسان روشی است که خداوند توسط پیامبران الهی تعیین کرده است و با توجه به اینکه دین اسلام کاملترین دین و پیامبر اسلام (ص)، اعظم پیامبران است در می یابیم که روشی که اسلام برای زندگی تعیین کرد بهترین روش است و الگوی نمونه برای همه مردم طبق آیه قرآن خود شخص پیامبر اعظم (ص) می باشند. لذا بهترین سبک زندگی برای هر انسانی در هر زمانی سبکی است که اسلام ارائه می نماید. از زمان بیان فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی اسلامی، کتب و مقالات مختلفی در خصوص مؤلفه های سبک زندگی اسلامی به رشته تحریر درآمده است و هرکدام از محققین زوایای سبک زندگی اسلامی را مورد بررسی قرار داده اند. اما نگارش پژوهشی با عنوان «راهکارهای علمی تحقق سبک زندگی اسلامی و مقایسه آن با زندگی غربی» بعید به نظر می رسد که این پژوهش ضمن مقایسه ریشه زندگی اسلامی با زندگی غربی، به ارائه راهکارهای علمی چگونگی تحقق سبک زندگی اسلامی می پردازد. لازم به ذکر است که این پژوهش پس از برگزاری چهار جلسه تخصصی اساتید و مربیان عقیدتی سیاسی بسیج سپاه استان قزوین به راهنمایی مربی بسیجی برادر احمد محمدی و نگارش و تدوین نهایی برادر مهدی گلستانی آماده گردیده است.
کلیاتی درباره سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی
سبک به معنای طرز خاصی از نظم و نثر بوده که در اصطلاح روش خاص ادراک و بیان افکار، به وسیله ترکیب و طرز تعبیر است (عباس شفیعی، 1387، ص6). «سبک زندگی ناظر به مسائلی است که متن زندگی انسان را در دنیا شکل می دهد. به عبارتی، وقتی از چگونگی زیستن مؤمنانه سخن می گویند، تمام مسائلی را که آدمی در متن زندگی با آن مواجه است، باید مدنظر قرار داد» (پور امینی، 1392، ص 17).
اسلام برای جزئی ترین امور زندگی هم برنامه و آدابی دارد که رعایت آنها به مصلحت دنیا و آخرت انسان می باشد و این دیدگاه طبق جهان بینی الهی می باشد. اما در سبک زندگی غربی تنها چیزی که برای استخراج روش زندگی مورد استفاده قرار می گیرد تفکرات انسان می باشد که خدا در تفکر او نقش چندانی ندارد و محور تفکرات در جهان بینی او انسان می باشد و هدف، لذت بردن انسان و در واقع طرح ریزی زندگی حیوانی است. در این تفکر انسان مانند حیوان درنظر گرفته می شود که تلاش می شود بیشترین بهره را از زندگی دنیوی خود ببرد. معنویت، و منبع عظیم وحی الهی و آموزه های دینی در این تفکر در حاشیه قرار دارد و در حد یک سنت اجتماعی، کوچک شمرده می شود و هدف اصلی، انسان است و خواسته های مادی انسان. در مجموع می توان سبک زندگی در جامعه انسانی را در دو بخش کلی فردی و اجتماعی بررسی کرد. در بخش فردی به مباحثی در زمینه تغذیه و لباس و پوشش و خواب و بیداری پرداخته می شود و در بخش اجتماعی به موضوعاتی مانند اخلاق معاشرت، ارتباط با همکیشان پرداخته می شود.
1- اصل چگونگی مصرف در زندگی اسلامی و غربی
ازموارد مهم در سبک زندگی چگونگی مصرف می باشد. در سبک زندگی اسلامی، آنچه که مورد تاکید است درست مصرف کردن است. در قرآن به بهره برداری از نعمت های الهی سفارش ده و همه سفارش ها درباره کار و تولید و اهمیت آن، برای ایجاد زمینه مصرف درست در جهت رشد و تعالی انسان است.
در سبک زندگی اسلامی بخل و اسراف هر دو مذموم است و رعایت اعتدال در مصرف مورد تاکید اسلام می باشد و بیشتر از مصرف، بر بخشش و اطعام دیگران مورد سفارش اسلام می باشد. پیامبر اکرم (ص) در این زمینه فرموده اند: «بخورید، بیاشامید، بپوشید و به دیگران صدقه دهید بی آنکه اسراف کنید و بخل بورزید زیرا خدا دوست دارد اثر نعمتش را بر بنده اش ببیند.» (جوادی آملی، 1391، ص 627)
قرآن به شدت از اسراف نهی می کند و در موارد متعددی در قرآن و روایات از اسراف نهی شده است و به میانه روی در مصرف و قناعت و شکر نعمت شفارش شده است. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرموده اند: «به پایین تر از خود بنگر و به کسی که از نظر دارایی و توانگری برتر از توست نگاه نکن، زیرا این کار تو را به آنچه روزیت شده قانع تر می کند و از سوی پروردگارت سزامند افزایش می گردد» (جوادی آملی، 1391، ص 637، به نقل از علل الشرایع ص 659).
امام علی(ع) درباره نهی از اسراف فرموده اند: «از اسراف بپرهیزید و میانه روی را برگزین، از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگهدار و زیادی را برای روز نیازمندیت در آخرت پیش فرست.» (دشتی، 1380، ص 501)
البته در سبک زندگی اسلامی، سفارش در مورد رعایت مصرف صحیح از بیت المال بسیار بیشتر می باشد. الگوی زاهدان امام علی(ع) در این مورد جملات ظریف و دقیقی دارند و فرموده اند: «نوک قلم های خویش را تیز کنید، میانه سطرهای نوشته شده زیاد فاصله نیندازید، حرف های زیادی را حذف کنید و روی کاغذ نیاورید، به بیان اصل معنا بپردازید، از زیاده روی در مصرف پرهیز کنید زیرا بیت المال تحمل اینگونه ضررها را ندارد.» (قاسمی، 1389، ص 36)
دقت و رعایت جزئیات توسط علمای ربانی که زهد را روش زندگی خود برگزیده بودند الگوی بسیار خوبی برای هر مسلمان می باشد. در سبک زندگی اسلامی بیشتر از خوردن طعام، به اطعام و بیشتر از مصرف به بخشش سفارش شده است و از مصرف بیش از حد نهی شده است. اما در سبک زندگی غربی، مصرف گرایی یک اصل مورد قبول می باشد. تجمل گرایی و مصرف زدگی جزء ارزش های پذیرفته شده در سبک زندگی غربی است و برعکس سبک زندگی اسلامی، به جای بخشش به دیگران بر مصرف کردن زیاد تاکید دارد. در سبک زندگی غربی درآمد اقتصادی به عنوان یک اصل مهم مطرح است و هرچه که به این درآمدزایی کم کند، اگرچه بازداشتن غذا و مواد غذایی از گرسنگان به قیمت کشته شدن انسانها باشد مورد تائید است. سران غربی حاضرند غلات و مواد غذایی را در دریاها بریزند اما به گرسنگان آفریقایی ندهند. در اسلام تولید و کار و تلاش به عنوان اصل اساسی مطرح است و در سبک زندگی غربی مصرف گرایی یک اصل مهم تلقی می شود. کشورهای غربی از صدها سال قبل تا کنون برای کشورهای مسلمان نقشه می کشند تا آنها را از تولید باز دارند و به مصرف کننده صرف تبدیل کنند و می خواهند مسلمانان نیز از فرهنگ غنی خود دست بردارند و مانند سبک زندگی غربی غرق در مصرف و اسراف شوند. شاهد مثال این بحث، مخارج خارج از عرف و سرسام آور خاندان ملکه انگلیس و برخی از پادشاهان در کشورهای اروپایی که هنوز در قرن 21، نظام پادشاهی آنان وجود دارد می باشد. در حالیکه در این کشورها بسیاری از افراد از داشتن مسکن و غذای مناسب محروم هستند. مالیات مردم این کشورها صرف تامین هزینه های سنگین و بی مورد خاندان سلطنتی می گردد. اصولا نظام سرمایه داری در غرب منجر به ثروتمندتر شدن ثروتمندان و جمع شدن مال در ئست افراد معدود و در نتیجه مصرف بیش از اندازه توسط عده ای و مصرف بسیار کم توسط عده ای دیگر یعنی اختلاف طبقاتی می گردد. اما نظام اقتصادی اسلام با وضع قوانینی مانند خمس، زکات، وقف و سفارش به انفاق های واجب و مستحب منجر به توزیع ثروت در جامعه و درنتیجه اعتدال در مصرف می گردد. همچنین در میزان مصرف حامل های انرژی، سفارش اسلام به صرفه جویی و مصرف صحیح و به اندازه می باشد تا همه مردم بتوانند از این نعمت های الهی استفاده نمایند و اساساً از هرگونه مصرف بیش از اندازه در هر موردی در اسلام نهی شده است و از احادیثی که در این زمینه وارد شده است میزان اهمیت و حساسیت اسلام در این زمینه مشخص می باشد. ازجمله در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «کمترین اسراف دور ریختن مانده آب و استفاده نابجا از لباس مهمانی و دور افکندن هسته خرماست.» (جوادی آملی، 1391، ص 630)
2- سبک زندگی اجتماعی از نظر اسلام و غرب
جامعه انسانی از منظر اسلام به منزله یک کشتی است که سعادت و شقاوت فرد و جامعه به هم مرتبط می باشد و فرد در این تفکرات نمی تواند بگوید که من کار خودم را انجام می دهم و به جامعه کاری ندارم و آنچه که در جامعه مثل شده است که عیسی به دین خود، موسی به دین خود در تفکر الهی جایی ندارد و اعضای جامعه مانند اعضای یک پیکرند که درد یک عضو باعث به درد آمدن کل پیکر می گردد.. در شرع مقدس امر به معروف و نهی از منکر یک فریضه بسیار مهم شمرده شده که فرایض دیگر به وسیله آن اقامه می شوند و عظمتی دارد که فرایض دیگر در برابر آن بسیار کوچک می باشند. در روایات اسلامی آمده است که اصحاب پیامبر اعظم (ص) پیش از جدا شدن از هم سوره والعصر را می خواندند و یکدیگر را سفارش به حق و صبر می کردند (مکارم شیرازی، 1387، ج 27، ص 328) . مقام معظم رهبری هم در این زمینه بر تذکر لسانی تاکید ویژه دارند و از بی توجهی به مفاسد اجتماعی نهی کرده اند.
اما در تفکر غربی فرد کاری به دیگران ندارد. اگر دو نفر همدیگر را در حد کشتن هم بزنند دیگران با بی اعتنایی از آن رد می شوند و موارد متعددی در جامعه غربی مشاهد شده از جمله موردی که یک ایرانی در انگلیس توسط یک نژادپرست به آتش کشیده شد و شاهدین کاری برای این فرد ایرانی نکردند.اگر فردی در جامعه تخلفی کرد افراد پشت سر هم به او تذکر دهند آن هم تذکری با زبان نرم، یا فرد متخلف از این تذکرات تاثیر می پذیرد و رفتار خود را اصلاح می کند یا بخاطر تذکرات مکرر به اجبار دست از تخلف خود برمی دارد. البته در مورد رعایت قوانین مقررات جامعه ایران دچار مشکلات و معضلات فراوانی است و هنوز عرف نشده است که به کسی که قوانین اجتماعی مثلاً قوانین رانندگی را رعایت نمی کند تذکر دهند و آمار بسیار بالای تلفات جانی تصادفات در ایران نشانه ضعف در این مورد می باشد. اگر امر به معروف و نهی از منکر در مورد قوانین اجتماعی هم جابیفتد و افراد خلاف قانون را خلاف شرع بدانند و به متخلفان تذکر دهند کمتر شاهد تخلفات اجتماعی خواهیم بود.
3- اصل برابری و برادری در شریعت اسلامی و تفکر غربی
یکسان بودن انسان ها در پیشگاه الهی، اصل مهمی است که در فرهنگ اسلامی ایرانی مورد توجه قرار می گیرد. طبق آیه قرآن "ان اکرمکم عند الله اتقاکم" (حجرات/ 13) گرامی ترین مردم در پیشگاه خدا با تقواترین مردم است و جنسیت، نژاد، قومیت و ظاهر ملاک برتری نیست. در فرهنگ اسلامی در نماز جماعت وزیر و وکیل و ثروتمند در کنار یا پشت سر کارگر و فقیر قرار می گیرند و باهم نماز می خوانند و این یکسان بودن مردم است که وجدان خفته بعضی از غربی ها را بیدار می کند و با دیدن چنین صحنه هایی پی به حقانیت دین مبین اسلام پی می برند و مسلمان می شوند. در اسلام عرب بودن ملاک برتری نیست و سلمان فارسی که نه از قریش است و نه از عرب گوی سبقت را از دیگران می رباید و به مقام « منا اهل البیت » می رسد و بعد از معصومین (ع) به مقام بالاترین صحابه پیامبر (ص) دست می یابد. بلال حبشی سیاه پوست و صهیب رومی ، مقام بالایی نزد پیامبر (ص) داشتند ، درحالیکه ابولهب و ابوجهل که از نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) از لحاظ نسب بودند ، مطرودترین افراد در نزد پیامبر (ص) بودند. اما در فرهنگ غربی، ملاک برتری اموری غیر واقعی و ظاهری می باشد و گاهی نژاد و قومیت ملاک برتری است. مانند رژیم صهیونیستی که خود را از نژاد برتر می داند که از نظر آنها همه افراد دنیا باید مثل حیوانات در خدمت آنان باشند و برای رسیدن به این هدف شوم کودک و زن و پیر و جوان را می کشند ، همانطور که در جنگ های غزه و لبنان شاهد کشتار فجیع توسط صهیونیست ها بودیم. یا در بعضی کشورها مثل انگلیس عده ای از نژادپرستان رنگ پوست و مو را ملاک برتری می دانند و هرکه سیاه پوست باشد یا موی سرش سیاه باشد نزد آنان تحقیر می گردد و هنوز هم در این کشورها افراد به خاطر رنگ پوست سیاه یا حتی مذهب اسلام مورد تحقیر قرار می گیرند و گاهی به خاطر آن به قتل می رسند، به ویژه در کشور آمریکا که تا کنون چندین نفر از سیاهپوستان فقط به خاطر رنگ پوستشان توسط پلیس آمریکا به قتل رسیده اند.
اما در فرهنگ اسلامی و قرآنی اینها ملاک برتری نیست. خدا در قرآن می فرماید:« ای مردم ما شما را خلق کردیم از مرد و زن و شما را ملت ها و قبائل قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید و بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. یقیناً خدا دانا و آگاه است.» (حجرات/ 13).
4- نگاه اسلام و غرب به ازدواج
در فرهنگ اسلامی ، ازدواج امری مقدس است و بسیار به آن سفارش شده است ، ازجمله در روایتی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:«« ازدواج سنت من است پس هرکس از این روش من رویگردان شود از من نخواهد بود.» بررسی سیره معصومین (ع) به ما می آموزد که آنها در بهار جوانی ازدواج کرده اند. پیامبر (ص) در 25 سالگی، امام علی (ع) در 23 سالگی، امام سجاد (ع) در 19 سالگی و امام جواد (ع) در 17 سالگی ازدواج کردند.» (پیوندی، 1391، ص 142).
این امر نشان دهنده تأکید اسلام بر ازدواج در اوایل جوانی می باشد. طبق فتوای مراجع عظام تقلید کسی که اگر ازدواج نکند به گناه می افتد واجب است که ازدواج کند و این اهمیت دوری از گناه را می رساند در حالیکه در فرهنگ غربی فاصله بین بلوغ و ازدواج بسیار زیاد است و چه بسیار مفاسدی که در این فاصله اتفاق می افتد. اگر جوان زود و به موقع ازدواج کند هم از گناه جلوگیری کرده و هم به لذات دنیایی حلال رسیده و هم در آینده فاصله سنی او با فرزندانش زیاد از حد نخواهد شد و یکی از علل کاهش جمعیت همین ازدواج دیر هنگام می باشد. در فرهنگ اسلام ازدواج رفع محدودیت ها و رسیدن به بزرگترین آرزوی دنیایی یک جوان است اما در فرهنگ گناه آلود غرب ازدواج ، محدودیت و ازبین رفتن فرصت های رسیدن به لذات بی حد و حصر می باشد.
«اصولاً اسلام راجع به غریزه جنسی یک حساب خاص باز کرده است و آن این است که باید دفع کرد نه رفع. یعنی کاری کرد که غریزه جنسی گل نکند. لذا اول می گوید نگاه شهوت آمیز به یکدیگر نکنید این دفع است نه رفع. بعد هم راجع به خانم ها می گوید از نظر گفتار، لباس، کردار، تماس با نامحرم بسیار مواظب باش. همه و همه به اندازه ضرورت باشد. حتی چادرت رنگی نباشد، جالب نباشد، کفش هایت جالب نباشد، طرز راه رفتنت جالب نباشد. برای اینکه اگر چادرت جالب باشد ظلم است و ظلمش بزرگ است زیرا تحریک شهوت می کند. اگر جوانی تحریک شد جلوی غریزه جنسی را گرفتن بسیار مشکل است (مظاهری، 1382، ص 59).
در فرهنگ غربی در بحث ازدواج افراط وتفریط شده است. بعضی مثل راهبان، ازدواج را بر خود حرام کرده اند و بعضی حد و مرز و قید و بندی برای خود در این زمینه درنظر نمی گیرند. اما اسلام دین اعتدال و میانه روی است و ازدواج راهی را برای رشد وتعالی معنوی و پرورش فرزندانی الهی در کانون گرم خانواده می داند.همانطور که افضل زوج های عالم امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) همدیگر را بهترین یاری کننده در طاعت الهی یافتند و این ازدواج مقدس و ساده والهی و زود و به موقع و پرجمعیت باید الگوی تمام مسلمانان باشد.به علت افراط و تفریط در فرهنگ غربی معضلات زیادی در آنها به وجود آمده است. از مفاسد اخلاقی فراوانی که در بین کشیش های مسیحی به وجود آمده که آبروی کلیسا را برده است تا آمار تکان دهنده از درصد بسیار بالا از باردار شدن دختران قبل از ازدواج و خشونت و سوء استفاده جنسی از زنان و دختران.
عمل شرم آور همجنسگرایی که حتی از حیوانات هم در این زمینه پیشی گرفته اند و مثلاً « از نظر قانون اساسی و عرفی مردم انگلیس و بعضی دیگر از کشورهای غربی، اگر یک مرد برای زن خود هوویی از جنس زن بیاورد جایز نیست و یک عمل غیر انسانی است اما اگر هوویی از جنس مرد بیاورد عمل شرافتمندانه و انسانی و متناسب با مقتضیات قرن 21 انجام داده است.» (پیوندی، 1391، ص 132).
همه سخت گیری های ظاهری که در سبک زندگی اسلامی وجود دارد نشانگر حساسیت و اهمیت غریزه جنسی است. اما راهکار اصلی ، ازدواج زود و به موقع است. در جامعه ای که ارتباط محرم و نامحرم کنترل شده است، اولاً غریزه جنسی تحریک نمی شود ثانیاً میل به ازدواج بیشتر است. اما در سبک زندگی غربی همه راه های تحریک غریزه جنسی به طور فراوان وجود دارد و هم راه های اشباع غریزه جنسی از طریقی غیر از ازدواج مهیا می باشد. در چنین شرایطی میل به ازدواج کاهش می یابد و به تدریج بنیان خانواده از هم فرو می پاشد.
5- نگاه به اخلاق از دیدگاه اسلام و غرب
همانطور که همه قطعات یک کالا علامت کارخانۀ تولید کنندۀ آن کالا را دارد یک مسلمان هم باید هر رفتار و گفتار او تائیدیه ای از دین اسلام داشته باشد و دیگران با دیدن اعمال و رفتار او بتوانند او را الگوی عملی خود قرار دهند. در فرهنگ اسلامی مسلمان طوری با دیگران رفتار می کند که دوست دارد دیگران همانگونه با او رفتار کنند. رفتاری همراه با ارزش قائل شدن و محبت و دلسوزی اگر طبق احادیث اهل بیت (علیهم السلام) آنچه را که برای خود دوست داریم برای دیگران هم دوست بداریم و آنچه را برای خود ناپسند می شماریم برای دیگران هم ناپسند بدانیم دیگر دنیا، می شود بهشت و دادگاه ها تعطیل می شوند ، زیرا دیگر کسی به حقوق دیگران تعدی نمی کند و همه رعایت حقوق هم را می کنند. آنچه که حاکم بر روابط اجتماعی و خانوادگی در فرهنگ اسلامی است عبارتست از خوش اخلاقی، عفو و گذشت، بخشش و محبت، تواضع، صبر و تحمل، تفقد ورسیدگی و ایثار و از خود گذشتگی.
«یکی از مهمترین اهداف پیامبران الهی، رشد و ارتقای اخلاقی انسان ها می باشد. پیامبر گرامی اسلام (ص) با تاکید بر این مسئله می فرمایند: همانا من برای اتمام و تکمیل خوی و رفتارهای ستوده و ارزشمند به پیامبری مبعوث شدهام. بر خلاف فرهنگ غربی، روح و محتوای فرهنگ دینی ما بر پایه ارتباط، صمیمیت، تعاون، همدردی و عاطفه اسوار است.» (محدثی، 1384، ص 13).
در اسلام به شدت از هرچه که به روابط اجتماعی ضربه بزند نهی شده است ازجمله غیبت و تهمت و سخن چینی و تمسخر . این امر به اندازه ای مهم است که در چند آیه قرآن هم از غیبت و عیب جویی و سخن چینی و تمسخر نهی شده است. همچنین در روایات متعددی به این موضوع اشاره شده است. امام علی (ع) فرموده اند:
«ای بنده خدا در گفتن عیب کسی شتاب مکن، شاید خدایش بخشیده باشد و بر گناهان کوچک خود ایمن مباش، شاید برای آنان کیفر داده شوی! پس هرکدام از شما که به عیب کسی آگاه است به خاط آنچه که از عیب خود می داند باید از عیب جویی دیگران خودداری کند» (دشتی، 1380، ص 259).
6- ارتباط با خویشاوندان از نظر اسلام و غرب
«پیوند با خویشاوندان و نیکی به آنان به ویژه پدر و مادر، از راه های مهم رشد و تعالی (در همه زمینه ها) و تقرب به خدای سبحان است که پس از ایمان به خدا از با فضیلت ترین اعمال دینی به شمار می آید و اجر و پاداش مادی و معنوی فراوانی دارد. این پیوند چنان مهم است که به اجماع عالمان شیعه بر پایه ادله سه گانه کتاب، سنت و عقل، از واجبات دینی مهم شمرده شده و برای دستیابی به آن، سفر یک ساله نیز توصیه شده است. قطع ارتباط با خویشاوندان هم نوعی پیمان شکنی با خدای سبحان به شمار می آید.» (جوادی آملی، 1391، ص 209).
خداوند متعال در قران کریم پس از امر به عبادت خدا سفارش به نیکی به پدر و مادر نموده است (بقره/82). طبق روایات اهل بیت علیهم السلام صله رحم آثار مادی و معنوی فراوانی دارد.
از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است: «هرکس صله رحم کند خدا او را دوست دارد و روزی وی را گسترش دهد و عمرش را فزونی بخشد و او را به بهشتی درآورد که وعده داده است.» (جوادی آملی، 1391، ص 209).
البته منظور از صله رحم تنها، رفت و آمد و سر زدن به خویشاوندان نیست بلکه کمک در ابعاد مختلف ، رفع نیاز و خوشحال کردن آنان بیشتر مد نظر است. به ویژه در مورد خانواده در سبک زندگی اسلامی سفارش های فراوانی شده است. قرآن کریم فرزندان را از کوچکترین آزار به پدر و مادر نهی می کند و حتی از اُف گفتن هم باز می دارد (اسراء/23). سفارش اسلام است که انسان حتی در هنگام نماز خواندن مستحبی هم پاسخ مادر خود را بدهد و حاجت او را برآورده کند. در سبک زندگی اسلامی ، اطاعت از اوامر پدر و مادر واجب است مگر جایی که خلاف دین خدا باشد. احسان به والدین در قرآن بعد از عبادت و اطاعت از خدا ذکر شده است. (اسراء/23).
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: « بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد و من بهترین شما برای خانواده ام هستم.» (کریم خانی، 1389، ص 3).
همچنین الگوی عملی ما در عصر حاضر علمای ربانی هستند. آیت الله العظمی بهجت (ره) می فرمایند: «اگر بخواهیم محیط خانواده گرم و با صفا و صمیمی باشد ، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانواده گرم و نورانی باشد.» (کریم خانی، 1389، ص 34).
این موضوعات در جامعه ای می تواند اجرا شود که بنیان خانواده در آن محکم باشد و صله رحم به عنوان یک ارزش والا تلقی گردد . اما در سبک زندگی غربی بنیان خانواده بسیار سست است، زیرا محور خانواده در غرب منفعت طلبی و لذت جویی است و چه بسا پدر و مادری از دنیا برود و تا مدت ها فرزندان از مرگ والدین خود مطلع نشوند. خانه های سالمندان مربوط به فرهنگ غربی است نه اسلام ، که این همه برای احترام و اطاعت از والدین سفارش کرده است. در سبک زندگی غربی، خانواده جایگاه حقیقی خود را ندارد و به علل مختلف از جمله تنوع طلبی زن و مرد، هدف بودن لذت جویی، رواج فرهنگ برهنگی که از کودکی تا بزرگسالی به عنوان یک ارزش تلقی می گردد و رواج فیلم های غیر اخلاقی که به عنوان یک صنعت کثیف ولی پر درآمد در غرب مطرح شده است، خانواده به آن معنا که در سبک زندگی اسلامی وجود دارد ، در غرب آن جایگاه والا را ندارد و در چنین زندگی ای که خیانت زن و شوهر به یکدیگر به عنوان یک عرف پذیرفته شود ، دیگر جایگاه مادر و همسر برای زن و جایگاه پدر و شوهر برای مرد به عنوان یک مقام مقدس و متعالی مطرح نیست و در چنین خانواده ای چطور می توان انتظار داشت ارزشهای متعالی انسان به معنای واقعی رعایت گردد.
در بعضی از کشورهای اروپایی آمار روابط نامشروع بیشتر از روابط مشروع می باشد. «در سوئد هفتاد درصد دختران پیش از ازدواج به طور نامشروع باردار شده، بچه را سقط می کنند. در نروژ نود درصد دختران کمتر از 18 سال پیش از ازدواج باردار می شوند. در آمریکا بیست درصد کودکان به طور نامشروع به دنیا می آیند. در انگلیس از هر ده کودک یکی حرامزاده است .» (پیوندی ، 1382، ص 132).
در چنین جامعه ای دیگر خانواده بنیانی سست است که اصلا قابل مقایسه با خانواده در سبک زندگی اسلامی نمی باشد ، و شرایط بحرانی ای وجود دارد که حتی در بین حیوانات هم کم نظیر می باشد. در سبک زندگی غربی هرکس در فکر خود منفعت و لذت است، گاه فرزند به فکر این است که پدرش زودتر از دنیا برود تا بتواند بابت تحویل جسدش به آزمایشگاه بیمارستان پولی به دست بیاورد. همچنین بسیار شنیده شده است که در جوامع غربی فرزند کوچک به دست پدر و مادرش مجروح شده و گاهی به قتل رسیده است.این نمونه ها ناشی از ازبین رفتن عاطفه، محبت و ارزش های والای اخلاقی در جوامع غربی می باشد. در این جوامع در اثر این رفتارها انسان ها بهتر از انسان با حیوانات انس می گیرند و همراهی خارج از عرف انسان با حیوان جزء فرهنگ غربی است که ممکن است به فرهنگ غنی ایران اسلامی هم نفوذ کند.
7- نگاه به سبک زندگی فردی در اسلام و تفکر غرب
ارتباط با خود گستره وسیعی را در بر می گیرد ، در اینجا به صورت مختصر به چند بحث مهم و کاربردی در این زمینه اشاره می شود.
7-1- پوشش
لباس هر انسان نشان دهنده ی نوع نگرش و عقیده ی او می باشد و در اسلام آداب بسیاری در این باب وارد شده است . در کتاب شریف سنن النبی آمده است: «پیامبر خدا از لباس های سبز رنگ خوشش می آمد و بیشتر لباس های سفید بر تن می کرد. همه لباس های حضرت تا بالای قوزک دو پا بود و روپوشی که بالای آن می پوشید تا وسط بالای ساق پا می رسید.» (طباطبایی، 1388، ص 81) همچنین در احادیث از تشبه به کفار در پوشش نهی شده است. از امام صادق (ع) نقل شده است که خدای عزوجل فرمود به پیغمری از پیامبرانش که بگو به مومنان که نپوشند جامه های دشمنان مرا و به مسلک دشمنان من سلوک ننمایید که ایشان نیز ماندد آنا دشمنان من خواهند بود (مجلسی،1391، ص 12). برخلاف فرهنگ غربی در اسلام پوشیدن هر نوع لباسی که انسان بخواهد آزاد نیست زیرا ملاک فرهنگ غربی هوای نفس انسان است و حس لذت جویی او. اما در فرهنگ اسلامی ملاک شرع مقدس و تعالیم الهی است. پیامبر اعظم(ص) در حدیثی به امام علی (ع) فرمودند: ای علی هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رودر جهنم افکند. علی (ع) پرسید این چه اطاعتی است؟ فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد. (جوادی آملی، 1391، ص 162)
در فرهنگ غربی خلاف فرهنگ اسلامی عمل می شود ، در فرهنگ اسلامی تمام بدن زن غیر از وجه و کفین به منزله عورت است و باید پوشیده شود ، اما در فرهنگ غربی می بینیم که مثلا در برنامه های رسمی شان مردها کت و شلوار پوشیده و خیلی مرتب و دارای پوشش مناسبند ، اما زن ها برهنه و پوشش اندکی دارند و حتی در برنامه های رسمی هم زن آزاد است که لباس های خلاف حیا بپوشند و این فرهنگ عجیب غربی از این نشأت می گیرد که با زن در فرهنگ غربی به عنوان یک کالا برخورد می گردد و به عنوان موجودی که باید کاملا در اختیار شهوت مردان قرار گیرد و حتی در عرف بعضی از غربی ها این یک زن متعلق به یک مرد باشد امری عجیب و خلاف تلقی می گردد ، و این برهنگی سلاحی است در دست استعمارگران که با آن جوانان کشورهای خود و به ویژه کشورهای اسلامی را مشغول فساد و شهوت کنند تا بهتر بتوانند نقشه های شوم استعماری خود را در کشور خود و کشورهای اسلامی پیاده کنند و پایه های قدرت خود را محکمتر کنند.
در فرهنگ غربی که از سرچشمه زلال وحی خود را محروم کرده است فرهنگ اصلی برهنگی است و نتیجه این برهنگی در آمار جرم و جنایت و آزار و اذیت هایی که خود غربی ها منتشر می کنند مشهود است و این همه جنایت و فساد ناشی از دوری از فرهنگ ناب اسلام و آموزه های الهی می باشد.
7-2- خواب
خواب یکی از نعمت های الهی است که با برآورده شدن و تنظیم درست این نیاز اساسی جسم، بیداری و تلاش لذت بخش می شود. آن گونه که امام رضا (ع) می فرمایند: قدرت و سلطنت خواب، در مغز است و خواب مایه پایداری و نیرومندی جسم است. در نگاه امام رضا (ع) چند توصیه و نکته مهم درباره خواب وجود دارد که به نوعی پاسخ به این پرسش است:
1- هرگاه خواستی بخوابی، ابتدا به سمت راست بخواب و سپس به سمت چپ. همچنین هنگام برخاستن، از سمت راست برخیز.
2- کسی که به هنگام خواب آیه الکرسی بخواند، انشاءالله از فلج شدن ترسی نخواهد داشت.» (پور امینی ، 1392، ص 72)
انسان حدود یک سوم عمر خود را در خواب می گذارند و در اسلام سفارش های فراوانی در آداب خواب وارد شده است. خواندن آیه الکرسی و سوره توحید قبل از خواب، نخوابیدن با شکم پر، کم خوابیدن در شب از دیگر آدابی است که خداوند در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. ازجمله سوره مبارکه مزمل آیه 2 و سوره مبارکه ذاریات آیه 17 و 18 که خداوند سفارش کرده که در شب به عبادت پرداخته شود. البته خداوند طبق آیه 9 سوره مبارکه نبا خواب را مایه آرامش و استراحت قرار داده است و صحیح نیست که انسان در شب اصلا نخوابد و در روز بخوابد زیرا خداوند شب تاریک را برای خواب قرار داده است. در روایات سفارش شده که انسان از خواب عبرت بگیرد و یاد مرگ بیفتد و بداند خواب برادر مرگ است و شب قبل از خواب اعمال روز خود را محاسبه کند و با توجه به خداوند بخوابد و اصولا در اسلام می توان هر عملی را به نیت الهی و تقرب الی الله انجام داد هرچند این عمل مباح باشد. سفارش های متعددی در روایات بر مساله کم خوابی شده است، ازجمله رسول خدا (ص) می فرمایند: «خدا سه چیز را دوست دارد: کم گویی، کم خوابی و کم خوری» (جوادی آملی، 1391، ص 194). در روایت دیگری از امام صادق (ع) فرموده اند: «پرخوابی دین و دنیا را از بین می برد» ( همان ، ص 209).
برخلاف اسلام که خواب زیاد در شب نهی شده، در فرهنگ غربی گاه تأکید می شود که خواب زیاد مورد نیاز انسان است و تاکید آنها به جنبه حیوانی انسان است و خواب در فرهنگ غرب بر اساس غفلت و شهوت برنامه ریزی شده است. اما در فرهنگ اسلامی ، خواب فرصت استراحتی است که زمان مخصوص هم دارد ، برای آمادگی بیشتر جهت انجام امور روزانه و پیشرفت مادی و معنوی انسان. در فرهنگ غربی، فرد تا نیمه های شب پای برنامه ها و سرگرمی های بیهوده خود را مشغول می کند و از شب زنده داری محروم می شود.
البته منظور از خواب کم ، بی خوابی بیش از حد که به سلامت انسان ضربه بزند نیست و آن اندازه که انسان برای فعالیت های روزانه نشاط پیدا کند، مورد نیاز می باشد ، و مقدار خواب هم طبق مزاج های افراد، با هم تفاوت دارد و نمی شود به همه افراد یک مدت شخصی از خواب را توصیه کرد ، اما داشتن نظم در خواب و اول شب خوابیدن برای انسان مفید می باشد.
7-3- تغذیه
در فرهنگ اسلامی آداب فراوانی در باب تغذیه وارد شده است که مهمترین آنها تغذیه حلال است که مورد سفارش معصومین (ع) و علمای ربانی بوده است. دستورات فراوانی که در مورد تغذیه صحیح وارد شده است برای سلامتی جسم و روح انسان موثر می باشد. با رعایت اصول تغذیه اسلامی انسان دارای جسم سالم و روحیه ای پرنشاط خواهد شد که عمر طولانی علمای اسلامی که تغذیه ساده و سالم ولی منطبق بر اصول اسلام داشته اند تصدیق کننده این مسئله می باشد. ازجمله سفارش های اسلام در باب تغذیه استفاده از سبزی و میوه می باشد که تاثیر به سزایی در سلامت انسان دارد.
در مورد استفاده از غذای حلال و طیب و پاک هم در قرآن سفارش شده و هم روایات متعددی وارد شده است. خداوند متعال در قرآن فرمود: «یا أیها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحاً انّی بما تعملون علیم» (مومنون/51). ای رسولان از غذاهای پاکیزه تناول کنید و به اعمال صالح بپردازید ، من به آنچه می کنید آگاهم. خداوند متعال در این آیه شریفه استفاده از غذای پاک و حلال را بر عمل صالح مقدم آورده و این را نتیجه آن ذکر فرموده است. تا خوراک بنده خدا حلال نباشد دل و جان او را به سوی طاعت و بندگی حق کشش نیست. رسول خدا در این باره فرموده اند: «خوراک خود را پاک و حلال کن تا دعای تو مستجاب شود.» (کاظمی خوانساری، 1389، ص 22 و 23).
در فرهنگ اسلامی خوردن هدف نیست تا فرد به هر وسیله ای چیزی به دست آورد و بخورد. اصل در اسلام رشد معنوی است هرچه که مانع رشد معنوی است از خوردن آن نهی شده است. بر خلاف فرهنگ غربی که مهم رفاه و غذای خوب و گاه تجملاتی است. هدف پر کردن شکم است حالا با هر غذایی و به هر وسیله ای و علت فراوان شدن فست فودها در غرب پر شدن سریع تر شکم است. در فرهنگ غربی گاه نشستن اعضای خانواده دور هم برای غذا خوردن یک افسانه است. زیرا به نظر آنان وقت تلف می شود و باید به کارهای به ظاهر مهمتر پرداخت. اما در فرهنگ اسلامی سفارش شده که به نشستن سفره طول داده شود. که این طول دادن هم از نظر طبی به علت خوب جویدن غذا منجر به گوارش مناسب و کم شدن بیماری های شایع گوارشی می گردد و هم از نظر روحی جمع شدن اعضای خانواده دور هم تاثیر مثبت در روحیه افراد دارد و حتی ثابت شده دانش آموزانی که صبحانه را همراه خانواده خود صرف می کنند در آزمون های درسی نتیجه بهتری می گیرند. طبق آیه "فلینظر الانسان الی طعامه" (عبس/24) سفارش شده که انسان به غذای خود نگاه کند و با آن ارتباط برقرار کند و هدف فقط پرشدن شکم نیست. افزایش بیماری های گوارشی و موارد مرتبط با آن از جمله پیامدهای افزایش غذاهای فست فود و غذاهای ناسالم مانند سوسیس و کالباس و نوشابه می باشد. حتی افزایش بیماری های دهان و دندان هم از پیامدهای غذاهای به سبک غربی می باشد. همچنین مشکل همه چیز در سبک زندگی غربی علاوه بر مشکلات جسمی و بیماری های گوناگون، باعث به وجود آمدن رفتارهای ناهنجار و گاه غیراخلاقی می گردد.
مثلاً خوردن گوشت خوک که علاوه بر بیماری های جسمی، باعث بی غیرتی و افزایش جنایت ها و خیانت های جنسی می گردد که وضعیت نابسامان جوامع غربی امروز در این موضوع کاملاً واضح و آشکار می باشد و خود بهترین دلیل و برهان و شاهد می باشد. استفاده از گوشت هایی که ذبح شرعی نشده اند و استفاده از گوشت حیوانات حرام، مفاسدی دارد که بعضی از آنها هنوز توسط دانشمندان کشف نشده است. اما بی تردید خداوند طبق مصلحت و دلیل آنها را حرام کرده است. مسئله مهم دیگر استفاده از مشروبات الکلی است که علاوه بر ایجاد بیماری های متعدد و تائیدهای روانی مخرب، تاکنون منجر به قتل افراد بی گناه بسیاری گردیده است و این آثار منفی فراوان همه ناشی از دور شدن از مکتب الهی و تکیه دانش تک بعدی و متکی بر هوا و هوس می باشد.
همچنین آیت الله العظمی بهجت (ره) در این زمینه فرموده اند: «خوردن غذای شبهه ناک و نیز خوردن غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد اگرچه جایز است ولی انسان را مریض و از عبادت محروم می کند و یا سبب سلب توفیق می شود. (کاظمی خوانساری، 1389، ص 21)
راه کارها
1- از مهم ترین افرادی که در زمینه عملی کردن سبک زندگی می توانند موثر باشند مسوؤلین فرهنگی کشور می باشند و باید در این زمینه برنامه ریزی دقیق و اصولی شود و برای عملیاتی کردن آن به طور جدی وارد عمل شد.
2- صداوسیما و برنامه های تلویزیونی تأثیر به سزایی در سبک زندگی انسان می گذارد و باید کاری کرد که تا حد امکان پخش فیلم های غربی کمتر شود و نوجوانی که فیلم های غربی را تماشا می کند که در آن حجاب وجود ندارد، دختر و پسر همیشه بدون رعایت هیچ اصولی با هم هستند و هیچ محدودیتی در روابط دختر و پسر وجود ندارد، کم کم با آن فرهنگ خو می گیرد و اموری که در شرع اسلام ممنوع است برای او امری عادی جلوه می کند از آن طرف دشمن با ساخت فیلم ها و بازی های مختلف، فرهنگ و دین مخاطبان خود را هدف گرفته است و در بسیاری از مواقع این تخریب به صورت پنهان و غیرآشکار است به طوری که ممکن است در ظاهر امری مورد قبول و ارزشی را نشان می دهد اما با تکنیک های مختلف و به صورت مرموزی، اهداف ضداسلامی خود را دنبال می کنند. به عنوان مثال بازی رایانه ای به بازار آمده که در آن فرد به سمت ساختمانی شلیک می کند که شکل مسجد است و احادیث معصومین(ع) به صورت غیر آشکار برروی آن نوشته شده است که در آن دشمن اهداف شوم خود را به این شکل پی گیری می کند. یا نمونه دیگر اینکه وقتی جوانی فیلمی را تماشا می کند که در آن افراد با سن بالا به صورت مجردی زندگی می کنند و خانواده در بین آنها چندان نقش و موضوعیتی ندارد، ناخودآگاه ازدواج نکردن برای او امری قابل قبول جلوه داده می شود. همانطور که ما نسبت به پخش فیلم های مروج فرهنگ غربی حساسیتی نداریم آیا غربی ها هم در برابر پخش فیلم های مروج فرهنگ اسلام در جامعه خودشان همینطور هستند ،یا اینکه با کوچکترین چیزی که نشان دهنده فرهنگ اسلامی باشد شدیداً برخورد می کنند آن هم با وجود شعارهای آزادی که گوش فلک را کر می کند. متعدد می شنویم که غرب چقدر نسبت به رعایت حجاب در جامعه غربی ضدیت و شدت برخورد دارند. اگر ما در جامعه اسلامی یک دهم حساسیتی که آنها نسبت به ارزشهای اسلامی دارند نسبت به ترویج فرهنگ غرب داشتیم وضع جامعه امروز چنین اسفناک نمی شد. احادیث فراوانی در مذمت تشبه به کفار وارد شده است به عنوان نمونه مثلا تراشیدن محاسن طبق فتوای مراجع معظم تقلید بنابر احتیاط واجب جایز نیست و اجرتی که فرد در قبال تراشیدن محاسن می گیرد شبهه ناک می باشد اما می بینیم که متاسفانه در جامعه اسلامی چطور امری عادی شده است.
3- آموزش و پرورش که با میلیون ها کودک و نوجوان سروکار دارد می تواند در ترویج سبک زندگی اسلامی نقش مهم و موثری ایفا نماید. جا دارد در کتب درسی دانش آموزان این امر مورد توجه قرار گیرد، معلمان محترم هم در این بین نقش مهمی دارند و با رفتار خود می توانند الگوی مناسبی برای دانش آموزان باشند.
4- مساجد، روحانیت و هیئتهای مذهبی نیز می توانند در ترویج سبک زندگی اسلامی نقش موثری داشته باشند، اگر عموم جامعه اهل مسجد و هیأت باشند در آنجا چگونگی زندگی اسلامی را یاد می گیرند و آن را در خانواده و جامعه اجرا می نمایند. به عنوان مثال بحث پرداخت حقوق شرعی از جمله خمس و زکات بسیار مهم می باشد اگر گندمی که توسط کشاورز تولید می شود خمس آن پرداخت شود و نانی که از آن طریق به دست مردم می رسد نانی باشد که زکات گندم آن پرداخت شده است این نان خود موجب طهارت معنوی جامعه می گردد یا در بحث خمس لقمه ای که خمس آن پرداخت شده با لقمه ای که خمس آن پرداخت نشده تفاوت بسیاری دارند و همه اینها مستلزم این است که مردم در زندگی خود به سبک زندگی اسلامی توجه کنند و به دستورات شرع مقدس جزء به جزء عمل نمایند.
5- تمامی دستگاه های فرهنگی و اجرایی اهمیت نماز جماعت و نماز در مسجد برای مردم تبیین و فرهنگ شرکت در نماز جماعت را در جامعه به خصوص در بین جوانان نهادینه نمایند که خود عمل مهمی در زمینه سازی برای ترویج سبک زندگی اسلامی خواهد بود و مانند واکسیناسیون، انسان را در برابر هجوم فرهنگ غرب محفوظ می دارد.
6- انس مردم با قرآن و احادیث اهل بیت(ع) از جمله کتاب شریف نهج البلاغه که موجب می شود جلوی نفوذ فرهنگ منحط غرب گرفته شود. اینکه روایات بسیاری در فضیلت تلاوت قرآن وارد شده است، علتش این است که فرد مسلمان قرآن را تلاوت نماید و در مفاهیم آن تفکر نماید و در نهایت به دستورات این کتاب الهی عمل نماید و قرآن در لحظه لحظه زندگی او نقش داشته باشد. همچنین توسل به اهل بیت(ع) و الگو قرار دادن ایشان در زندگی با توجه به جایگاهی که اهل بیت(علیه السلام) در نزد مردم دارند می تواند در ترویج سبک زندگی اسلامی بسیار موثر باشد.
7- انتقال مفاهیم عالی اسلام به صورت صحیح و جذاب در مجالس اهل بیت(ع) و به ویژه در زیارتگاه ها و بقاع متبرکه وحتی در برنامههای معرفتی و تربیتی حوزهها وپایگاههای مقاومت بسیج، نقشی مهم در این زمینه خواهد داشت. به خصوص در دو ماه محرم و صفر مردم زمینۀ برای انتقال مفاهیم اسلامی و ترویج سبک زندگی اسلامی برای عموم مردم مهیا می باشد. به ویژه در مورد مناسبت های متعلق به امام حسین(ع) و امام مهدی (عج) ، مردم زمینه خوبی دارند تا از فرهنگ عاشورا و مهدویت نهایت استفاده را برده شود.
نتیجه گیری
مقایسه سبک زندگی اسلامی ایرانی با فرهنگ غربی می تواند کمک کند تا انسان بیشتر به عظمت فرهنگ اسلامی پی ببرد. زندگی اسلامی چون از آموزه های وحیانی سرچشمه می گیرد بهترین سبک زندگی برای دنیا و آخرت می باشد. اسلام برای هرکاری روش مورد نظر خود را دارد و در جزئی ترین امور هم نظر داده است و چون خداوندی که خالق انسان است و بهتر از خودش انسان را می شناسد بهترین دستورات را برای زندگی ارائه داده است. تمدن عظیم ایرانی هم با تجربه ای عظیم و گرانسنگ در مباحث اجتماعی با استفاده از تعالیم وحیانی به رسیدن به اوج قله سبک زندگی کمک می کند و این از خدمات متقابل اسلام و ایران می باشد. اما در فرهنگ غربی چون فقط اندیشه انسان است انسانی که محدود است و فکر او محدود نمی تواند به همه جوانب سعادت بشر احاطه پیدا کند و طرحی ناقص و یک جانبه و صرفا مادی به بشر ارائه می دهد که نشانه این نقص، این همه مشکلات و معضلات عظیم فردی و اجتماعی و مفاسد اخلاقی فراوان در جوامع غربی می باشد و جامعه ایرانی اسلامی ما باید از این مرداب و منجلاب که غرب در آن گرفتار شده است درس بگیرد و با جدیت هرچه بیشتر در بکارگیری دستورات فرهنگی غنی اسلامی ایرانی بکوشد. هدف اسلام در سبک زندگی رسیدن به رشد معنوی و مادی و آباد ساختن دو سرا و خدمت به خود و دیگران و تقرب به درگاه الهی است اما هدف غرب در سبک زندگی تامین نیازهای صرفاً مادی و لذت جویانه انسان تک بعدی است.
کتابنامه
1- قرآن کریم
2- پور امینی، محمدباقر، 1392، سبک زندگی، مشهد، قدس رضوی
3- پیوندی، محمدرضا و همکاران، 1391، راه و رسم جوانی، قم، انتشارات زمزم هدایت
4- جوادی آملی، عبدالله ، 1391، مفاتیح الحیاه، قم، اسراء
5- دشتی، محمد، 1380، ترجمه نهج البلاغه، قم، انتشارات مومنین
6- شیخ عباس قمی، 1388، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات زائر
7- طباطبایی، محمدحسین، 1388، ترجمه احمد جانپور، سنن النبی، مشهد، انتشارات استوار
8- قاسمی، محمدعلی، 1389، روزی حلال، قم، نورالزهراء (س)
9- کاظمی خوانساری، ابراهیم، 1389، توصیه های پزشکی عارفان ، قم، انتشارات عطر یاس
10-کریم خانی، حمزه، 1389، اخلاق خانوادگی عارفان، قم، انتشارات عطر یاس
11-کریم خانی، حمزه، 1390 ، سفارش های قرآنی عارفان، قم، انتشارات عطر یاس
12-مجلسی؛ محمدباقر، 1391، حلیه المتقین، قم، انتشارات پیام علمدار.
13-محدثی جواد، 1384، اخلاق معاشرت ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ، حوزه علمیه قم.
14-مظاهری، حسین، 1382، اخلاق در خانه، قم، نشر اخلاقی .
15-مکارم شیرازی، ناصر، 1387، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتاب الاسلامیه.