دکتر الهی قمشه ای در نوزادی مریض می شوند و به حال احتضار می افتند و پدرشان بالای سر ایشان منتنظر از دنیا رفتن ایشان. ولی می بینند لب های بچه خشکیده و با قاشق به بچه آب می دهند و در این حال به یاد شش ماهۀ اباعبدالله می افتند و حالشان دگرگون می شود و متوسل به امام حسین علیه السلام می شوند و در دل خود می گویند خدایا به حسین فاطمه حسین من را شفا بده. با این توسل حال بچه خوب می شود و ایشان (دکتر حسین الهی قمشه ای) الان دارای حافظه ای قوی و از سخنرانان مشهور هستند .نقل از استاد ضیایی به نقل از علامه حسن زاده املی. یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهورالحجه.
پاسخ به شبهه2:چرا باید هر چیزی که از خدا میخواهیم، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشه؟ چرا بیشتر در روضهها از مردم خواسته میشه که حاجات خودشون رو در نظر بگیرند؟ آیا خدا بندهی خودشو در حال گریه کردن بیشتر دوست داره؟😂😂😂😂
شائبهها:
این که میگویند: شیعیان که اهل دعا، زیارت، مجلس و روضه هستند، دائماً در حال گریه، زاری، افسردگی و غم هستند، کاملاً دروغ القایی و شائبه میباشد، و البته نشر این شائبه نیز علت دیگری دارد، وگرنه لشان برای خنده و گریهی ما نسوخته است. دشمنان بسیار از این عزاداریها ضربه خوردند و ناراحتند؛ و علت دیگر این است که این گریهها، حامل پیام مظلومیت است و این پیامها آنها را آزار میدهد. انسانهای بیگناه [از زن، مرد و کودک] و عزیزان ما را جلوی چشممان قتل و عام و مُثله میکنند، بعد معترض هم میشوند که اینها چرا اینقدر عزاداری و گریه میکنند؟!
هیچ کس نگفته که حتماً و الزاماً باید تمامی دعاها، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشد. خداوند متعال، بندهی "شاکر" خود را بیشتر دوست دارد و دعایش را بیشتر قبول میکند. شکر نیز یعنی شناخت مُنعمی که نعمت داده، شناخت نعمت داده شده و بهرهمندی به جا و درست از آن و ضایع ننمودن آن. بدیهی است که این امور نه تنها هیچ کدام با اشک و ناراحتی همراه نیست، بلکه با احساس رضایت، ابراز تشکر و بالتبع شور، شعف و نشاط همراه میباشد.
گاهی صورت در هم کشیدن، قیافهی ناراحت و مغموم گرفتن، عین ناشکری است. به قول "حاج آقای دولابی رحمة الله علیه": « اخلاقتان که خوب است انشاءالله، وضو که میگیری با لب خندان سر جانماز بنشین.»
هم از ایشان شنیدیم (مضمون): این همه با گریه وارد حرم امام رضا علیه السلام میشوند، شما شاد و با خنده وارد شوید.
در چند آیهی مبارکه تصریح شده است که اهل ایمان در بهشت «نه خوف دارند و نه حزن». این یعنی چه؟ یعنی اصل با شادی و نشاط است. مگر نفرمودند: پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسلام، همیشه تبسم داشتند و یا بسیار بشاش و خندهرو بودند. یاران صدیق سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، در شبی چون عاشورا، از شوق دیدار، با شور و نشاط و خندهرو بودند؛ و البته با دیدن مولایشان که چه ظلمی به ایشان میشود و فردا کشته خواهند شد و با دیدن زنان و کودکان در آن وضعیت و علم به اسارتشان، جایی برای خنده نبود و گریه میکردند.
حقایق امر:
اما، از حقایق در امر خواستن یا دعا، با حزن و اندوه و ...، میتوان به نکات ذیل اشاره نمود:
●- گریههای ما به هنگام دعا، زیاد هم ربطی به این که آیا خدا ما را خندهرو میپسندد یا گریهرو، ندارد، چرا که ما از شوق یا خوف خدا گریه نمیکنیم، بلکه برای حاجت خود گریه میکنیم. مگر این که کسی هنگام دعا درک کند که در محضر خداست و از عظمت او، خوف، خشیت و نیز شوق و بهجت قرب و لقاء گریه کند.
از احکام نماز (در هر رسالهای) این است که: گریه در نماز، جز از خوف و شوق خدا (برای خدا)، نماز را باطل میکند؟!
●- دعا (خواستن)، به دنبال احساس یک نیاز صورت میپذیرد، خواه نیاز روحی و معنوی باشد و یا مادی و دنیوی؛ و از آن جهت که احساس "نیاز"، به دنبال نگاه و توجه به نقص و کمبود است، خوشحالی ایجاد نمیکند. پس از یک سو "نیاز" همراه با ناراحتی است و از سوی دیگر "امید" به رفع آن، نشاط آور است.
●- دعا (خواستن)، فرمان نیست؛ بلکه استدعای عاجزانهی عبد از معبود، مملوک از مالک، رعیت از ارباب و فقیر از غنی میباشد؛ بنابر این با حالت افتادگی و ابراز نیاز مقبول است، نه با گردنکلفتی، استکبار، بیتفاوتی نسبت به دادن یا ندادن و ... . بدیهی است که حالت عجز و نیاز، با ابراز ناتوانی، تمنا و اظهار افتادگی همراه است، نه با بشکن و شادی.
●- کمبود و نیاز، یعنی فراق از کمال و مطلوب مورد نظر. و بدیهی است که "فراق"، بهجتآور نمیباشد، بلکه ناراحت کننده است و اگر ناراحتی تشدید شود، اشک آدم را نیز در میآورد..
تذکرة الاولیاء, [۱۰.۱۲.۱۵ ۱۲:۱۰]
[Forwarded from حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری (کانال رسمی)]
(http://modir-robot.ir/axnegar/j7zs6DYgcpuenk/2339398.jpg) 🔻در لحظات آخر عمر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند همه بیرون بروند به جز علی و فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام، حسنین کوچک سال بودند از شدت ناراحتی و انسی که با پیامبر داشتند روی سینه ی پیغمبر خدا افتادند؛
این هم یکی از مراحل سختی بود که بر اهلبیت علیهم السلام گذشت.
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند این دو تا آقازاده را بردارند، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند نه یاعلی بگذار بر روی سینه من باشند من سبک تر جان می دهم.
ناگهان صدای در خانه بلند شد؛ یک نفر محکم در می زد. حضرت زهرا سلام الله علیها بلند شدند سریع در خانه رفتند ، فرمودند کیست؟ گفت من غریبی هستم، از راه دور آمده ام باید رسول خدا صلی الله علیه و آله را ببینم. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: رسول خدا حالشان خوب نیست یک وقت دیگر بیائید... بعد آمدند وارد اتاق شدند و نشستند.
دوباره صدای در بلند شد و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها پشت در رفتند ، دیدند همان مرد غریبه است باز گفت من مردی غریب هستم و با رسول خدا صلی الله علیه و آله کار دارم.
دوباره حضرت زهرا علیها السلام فرمودند نمی شود رسول خدا صلی الله علیه و آله حالش خوب نیست.
بعضی از علماء نوشته اند که بار سوم حضرت زهرا وقتی آمدند داخل، پیغمبر خدا پرسیدند دخترم چه کسی بود؟ حضرت زهرا عرض کردند: یا رسول الله! یک کسی است که می گوید من مردی غریب هستم از راه دور آمده ام.
پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: شناختی؟ او حضرت عزارئیل است، در کلّ عالم هیچ کجا برای ورود اجازه نمی گیرد. این خانه اولین وآخرین جایی است که اجازه می گیرد. برو بگو داخل بیاید.
یک چنین مقام، مرتبه و عزتی، برای اهلبیت علیهم السلام بود البته تا زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند ولی طولی نکشید چند روز گذشت، به در همین خانه ای که جبرائیل و حتی عزارئیل بدون اجازه وارد نمی شدند حمله کردند و آتش زدند.
چه کسی داخل خانه است؟ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و حسنین و فاطمهی زهرا علیهم السلام.
آقا امیرالمؤمنین بلند شدند پشت در بیایند، ببینند چه کسی است؟ چه کار دارند؟ بی بی فاطمه ی زهرا علیها السلام فرمودند یا علی! من می روم شاید این ها حیا کنند و برگردند.
ولی قضیه از این حرف ها، به رد بود.
دشمنان کینه های چند ساله ای که از حضرت علی علیه السلام داشتند را آورده بودند تا در خانه ی آقا امیرالمؤمنین علیه السلام خالی کنند و متاسفانه این کار را هم کردند و آقا امیرالمومنین علیه السلام و فرزندانشان برای حفظ اسلام و ولایت سوختند و صبر کردند.
🔺کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
@Nasery_ir
http://tlgrm.me/joinchat/Ac2NBDvAMQYWLfO-R_QeYw
تذکرة الاولیاء, [۱۰.۱۲.۱۵ ۱۵:۱۱]
علامه حسن_زاده آملی : اگر واقعا تشنه شدی ، برایت آب میفرستند . صابر باش که اگر دیر شود ، دروغ نخواهد شد . آن هایی که دیر تر گرفتند ، پخته تر شده اند .
کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء
یادنامه ی تخصصی کلمات و احوالات اهل معرفت و بزرگان عالم اسلام @tezkar
https://telegram.me/joinchat/CHEOOTyHGCIMya4_EjgUBQ.