صابون زندگی ما چیست!!؟؟


🌹مرد صابون فروش بسیار اشتیاق زیارت حضرت ولیّ عصر(عجل الله فرجه) را داشت و در فرج حضرت بی‌صبر و قرار بود،  روزی یکی از ابدال حضرت به نزد او رسیده گفت: بیا برویم خدمت حضرت!

🌷مرد صابون فروش با کمال اشتیاق حرکت نموده سر از پا نشناخت. او را مقداری راه برد، سپس به دریا رسیدند، از دریا او را عبور می‌داد، در بین دریا که قدم روی آب می‌گذاشت و می‌رفت باران سختی در گرفت. مرد صابونی یادش آمد که صابون‌‌هائی را که پخته است و روی بام خانۀ خود پهن نموده هم‌‌اکنون همه آنها لِه شده و آب می‌شود....

🌸سرانجام بعد از حوادثی نزدیک خیمه حضرت رسیدند، همین‌که آن مصاحب که از ابدال بود خواست رخصت دخول و تشرّف برای رفیق خود بگیرد حضرت فرمودند: رُدّوه فإنه رجلٌ صابونیٌّ! برگردانید او را؛ همانا او مرد صابونی است!

💐البته او مرد خیلی خوبی بود که توانست یاران حضرت را ببیند و تا نزدیک خیمه حضرت برسد. اما تعلقاتش مانع دیدار گردید.

اما صابون زندگی ما چیست که این صابون باعث عدم وصال و  دوری ما  از امام زمان(عجل الله فرجه) گردیده است.

دلبستگی ها و تعلقات هر فردی متفاوت است، باید بررسی کنیم کدام تعلق، صابون زندگی ماست.

🌹مگر آن عارف بزرگ نفرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اوّلین نظر نگاهش به امام زمان(عجل الله فرجه) نیفتد!

دیدار او جای تعجب ندارد باید دید کدام صابون مانع لیاقت دیدار گشته است.

  @ziaran1          محمدی زیارانی