غربزدگی ریشه مشکلات

معرفی کتاب غربزدگی جلال آل احمد:

 ما نمی توانیم در هر زمان و مکان و دولت و نظامی محکوم است و دور از جوهره اسلامیت و انسانیت. جای توجه به حرف خدا " لیس الانسان الا بما سعی" و حکمت از تو حرکت و از خدا برکت، غرب زده از خود و توان خود غافل گشته  خود را تهی از هر حسنی دانسته، همه خوبی ها و پیشرفت ها در فرهنگ غرب و مردم آنجا می بیند و خودش و فرهنگ و مردمش را عقب مانده ای می داند که نمی تواند پیشرفت کند  و می گوید تنها راه پیشرفت، غربی شدن است و چاره دیگری نیست و باید باید شبیه آنها شویم از فرق سر تا ناخن پا . قلبش مرده و فکرش تهی از امید به خدا و تحرک شده و فقط نمی شود ، نداریم و نمی توانیم و عقب مانده ایم، شعارش گشته است.

جلال در این باره می‌گوید: «غرب زدگی می‌گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوشایند نیست، بگوییم همچون سرمازدگی یا گرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن زدگی».

و در جای دیگر: «آدم غرب زده هرهری مذهب است به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بی‌اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همه چیز برایش علی‌السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است.»

به چَرا بردن انسان توسط غرب ریشه مشکلات بشر

سیاست غرب در به چَرا بردن انسان:

غرب با انکار حق قانونگذاری خدا ، انسان را از وحی الهی محروم کرد و با نسخه های مادی و انحرافی، جوامع انسانی را در مزرعه شهوات حیوانی مشغول چَرا کرده است آرمانشهر غرب همچون گله گوسفندی است در باغ پر علف که هر کس بی توجه به دیگران فقط دنبال امیال حیوانی خود است ؛سگ های نگهبان غرب، هالیوود و فضای مجازی آلوده و رسانه های دروغ پراکن هستند تا افکار جوامع تحت سلطه او باشند و هر گاه خواست  به راحتی هر جامعه ای را ذبح  کند و کسی هم اعتراض نکند، زیرا همگان آنچه را که غرب انجام می دهد باید خوبی بدانند. راه نفوذ هم غربزدگانی اند که در غرب آموزش می بینند تا در جامعه خود نفوذ کنند و اولویت ها را جابجا نمایند.

http://ziarani1.blog.ir/

ریشه مشکلات: 

ریشه مشکلات بشر  این است که خواست خدا فقط در آسمان خدایی کند و کاری به زمینیان نداشته باشد. زمانی که انسان خواست خودش برای خودش نسخه زندگی و حل معضلات بپیچد و از دستورات خدا برای زندگی غافل شد و حق خدا را برای  قانونگذاری منکر شد. نتیجه شد مارکسیستی که جایش در زباله دان تاریخ است و لیبرالیسمی که جنبش وال استریت آن را درخدمت فقط یک درصد مردم می دانست و  برای رسیدن به اهدافش ، استفاده از بمب اتم و کشتار کودکان و قطعه قطعه کردن انسان ها ، هم نه تنها اشکال ندارد بلکه خدمت به بشر هم بوده است.

نتیجه انسان محوری که هر کسی هر کاری کند فقط مانع آزادی دیگری نشودشد آزادی جنسی  بی حد و حصر حیوانی، هم جنس بازی، فروپاشی خانواده ، بالا رفتن درصد خود کشی و هزاران فساددیگر.

آیا وقت نشده که بشر بفهمد این همه فساد نتیجه غفلت از حق قانونگذاری برای خداست. رفاه مادی بدون معنویت یعنی حیوانیت و خدا انسان را برای چریدن خلق نکرد.

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکمْ عَبَثاً وَ أَنَّکمْ إِلَینا لا تُرْجَعُونَ

آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده ایم، و بسوی ما باز نمی گردید؟

مومنون/115