امام رضا ، از پدرانش ، از امام سجاد ، و او از پدرش امام حسین علیهمالسلام نقل مىکند:
روزى در خدمت حضرت على علیهالسلام نشسته بودم که مرد عربى وارد شد و گفت: اى امیرالمؤمنین مردى هستم عیال وار و از مال دنیا چیزى ندارم.
امام علیهالسلام فرمود: اى برادر عرب چرا استغفار نمىکنى تا حالت اصلاح شود، مرد عرب گفت: اى امیرالمؤمنین من بسیار استغفار مىکنم و حالم تغییر مىکند، امام فرمود:
خداوند مىفرماید :
«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ اِنَّهُ کانَ غَفّارا یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا وَ یُمْدِدْکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ اَنْهارا»
از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است بارانهاى پربرکت آسمان را پىدرپى بر شما فرو مىفرستد و اموال وفرزندان شما را افزون مىکند و براى شما باغهاىخرم وسر سبز ونهرهاى آب جارى قرار مىدهد.
اینک من استغفارى به تو یاد مىدهم که هنگام خواب آن را بخوان تا خداوند روزیت را زیاد گرداند. آنگاه حضرت امیر علیه السلاماستغفارى را نوشت و به مرد عرب داد و فرمود: هنگامى که خواستى بخوابى و به بستر بروى این استغفار را با حالت گریه بخوان و اگر گریهات نیامدخود را به حالت گریه کنندگان در آور.
امام حسین علیهالسلام مىفرماید: در سال بعد، مرد عرب نزد پدرم آمد و گفت: اى امیرالمؤمنین خداوند نعمتش را بر من تمام نموده تا آنجا که جائى براى نگهدارى مال وحیوانات خود ندارم، امام علیهالسلامفرمود: اى برادر عرب، سوگند به خدائى که محمد را به حق به رسالت برگزید، هیچ بندهاى این استعفار را نمىخواند جز آنکه خداوند گناهانش را آمرزیده و حوائج مشروعش را بر آورده مىسازد، و به برکت این استغفار مال و فرزندانش را افزایش مىیابد. الصحیفة العلویّة الجامعة، ص 164 دعاى شماره 70 تألیف سید محمد باقر ابطحى، چاپ: قم ـ مؤسّسة الإمام المهدى.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اَللّهُمَّ
اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلَّ ذَنْبٍ قَوِىَ عَلَیْهِ بَدَنى
پروردگارا
! طلب بخشش مىکنم از هرگناهى که در اثر سلامتى که به من دادى بر آن
بِعافِیَتِکَ،
اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ، اَوْ بَسَطْتُ
گناه
نیرو گرفتم و بوسیله نعمتهاى تو بر آن گناه، توانمند شدم و یا در
اثر فراوانى
اِلَیْهِ
یَدى بِسابِغِ رِزْقِکَ، اَوْ اِتَّکَلْتُ فیهِ عِنْدَ خَوْفى
روزى
به گناهان جرأت یافتم و به هنگام ترس از گناه به مهلتى که به من داده بودى
مِنْهُ
عَلى اَناتِکَ اَوْ اِحْتَجَبْتُ فیهِ مِنَ النّاسِ بِسِتْرِکَ،
تکیه
زدم و یا در سایه پرده پوشى تو، گناهم را از مردم مخفى کردم
اَوْ
وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِکَ عَلَىَّ فیهِ بِحِلْمِکَ، اَوْ عَوَّلْتُ
و
از قهر و غضب تو، به حلم و بردبارى تو خاطرجمع شدم و بر کرم و بخشش تو
فیهِ
عَلى'کَرَمِ عَفْوِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ
دل
بستم. پروردگارا ! طلب بخشش مىکنم از هر گناهى که در امانت خویش
خُنْتُ
فیهِ اَمانَتى، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى، اَوْ
خیانت
کردم و یا خود را در برابر گناه به اندک لذت نفسانى فروختم
اِحْتَطَبْتُ
بِهِ عَلى بَدَنى، اَوْ قَدَّمْتُ فیهِ لَذَّتى، اَوْ
و
یا بدن خود را هیزم آتش دوزخ ساختم و یا لذتهاى نفسانى
خود را بر اوامر مقدّم
اثَرْتُ
فیهِ شَهْوَتى، اَوْ سَعَیْتُ فیهِ لِغَیْرى، اَوْ
داشتم
یا شهوت خود را بر رضاى تو ترجیح دادم و یا بخاطر دیگران کوشیدم
اِسْتَغْوَیْتُاِلَیْهِ
مَنْ تَبَعَنى اَوْ کایَدْتُ فیهِ مَنْ مَنَعَنى،
و
یا دنباله روندگان خود را گمراه ساختم یا آن ممانعت کنندگان خود را فریب
دادم
اَوْ
قَهَرْتُ عَلَیْهِ مَنْ عادانى، اَوْ غَلَبْتُ عَلَیْهِ بِفَضْلِ
و
یا خوار کردم آنکه با من دشمنى کرد و با انواع مکر و حیله به دشمنانم چیره شدم
حیلَتى،
اَوْ اَحَلْتُ عَلَیْکَ مَوْلاىَ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلى
و
با تو نیز از در مکر و حیله بر آمدم ولى مرا دچار غضب خود نساختى
فِعْلى،
اِذْ کُنْتَ کارِهالِمَعْصِیَتى فَحَلُمْتَ عَنّى، لکِنْ
آنگاه
که از گناهانم ناراحت بودى، بردبارى نمودى. آرى!
سَبَقَ
عِلْمُکَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِکَ، لَمْتُدْخِلْنى یارَبِّ فیهِ
از
روز ازل از گناهانم آگاه بودى و این آگاهى تو مرا به گناه مجبور نساخت
جبْرا،
وَلَمْتَحْمِلْنى عَلَیْهِ قَهْرا، وَلَمْتَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا
و
به زور بر من این گناهان را تحمیل نکرد و بر من ستم روا نداشتى
فَاَستَغْفِرُکَ
لَهُ وَلِجَمیعِ ذُنُوبى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
از
آن گناه و تمام گناهانم، طلب مغفرت مىکنم. پروردگارا ! استغفار مىکنم
لِکُلِّ
ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْکَ مِنْهُ وَاَقْدَمْتُ عَلى فِعْلِهِ
از
هر گناهى که از آن توبه نمودم ولى دوباره مرتکب آن شدم
فَاسْتَحْیَیْتُ
مِنْکَ وَاَنَا عَلَیْهِ، وَرَهِبْتُکَ وَاَنَا فیهِ
واز
تو حیا نمودم ولى آلوده شدم واز تو مىترسیدم، ولى اجتناب نمىکردم
تَعاطَیْتُهُ
وَعُدْتُ اِلَیْهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
و
به تو قول ترک گناه دادم ولى دوباره برگشتم. پروردگارا ! استغفار مىکنم براى هر
کَتَبْتَهُ
عَلَىَّ بِسَبَبِ خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخالَطَنى
گناهىکه
بر من نوشتهاى به سبب کار نیکى که بخاطر تو آغاز کردم ولى با نیت غیر تو
فیهِ
سِواکَ وَشارَکَ فِعْلى ما لا یَخْلُصُ لَکَ اَوْ وَجَبَ
مخلوط
گردید و آمیخته شد کار من با چیزى خالص براى تو نبود و یا با عملى که بر من
عَلَىَّ
ما اَرَدْتُ بِهِ سِواکَ، وَکَثیرٌ مِنْ فِعْلى مایَکُونُ
واجب بود، غیر تو را اراده نمودم و اکثر کارهاى من این چنین است.
کَذلِکَ
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تَوَرَّکَ عَلَىَّ
پروردگارا
! طلب مغفرت مىکنم بر هر گناهى که بر من تحمیل شده
بِسَبَبِ
عَهْدٍ عاهَدْتُکَ عَلَیْهِ اَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَکَ، اَوْ
به
سبب عهدى که با تو بستم و یا قولى که به تو دادم و یا
ذِمَّةٍ
واثَقْتُ بِها مِنْ اَجْلِکَ لاَِحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، ثُمَّ
پیمانى
که بخاطر تو با یکى از مخلوقات تو بستم ولى
نَقَضْتُ
ذلِکَ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَةٍ لَزِمْتَنى فیهِ، بَلْ
تمامى
این عهد و پیمانها را شکستم بدون آنکه مجبور بشوم بلکه
اِسْتَزَلَّنى
اِلَیْهِ عَنِ الْوَفاءِ بِهِ الاَْشَرُ وَمَنَعَنى عَنْ
طغیان
من باعث لغزش و بىوفایى من شد و کور دلى من مانع
رِعایَتِهِ
الْبَصَرُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ
وفادارى
من شد. پروردگارا ! من طلب مغفرت و بخشش مىکنم براى هر گناهى که از
فیهِ
مِنْ عِبادِکَ وَخِفْتُ فیهِ غَیْرَکَ وَاسْتَحَیَیْتُ فیهِ مِنْ
بندگان
تو واهمه داشتم و از غیر تو مىترسیدم و از مخلوقات تو حیا مىکردم
خَلْقِکَ
ثَمَّ اَفْضَیْتُ بِهِ فِعْلى اِلَیْکَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
ولى
تمام آن کارها را در برابر تو مرتکب مىشدم، خداوندا ! طلب مغفرت مىکنم
لِکُلِّ
ذَنْبٍ اَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَاَنَا مُسْتَیْقِنٌ اَنَّکَ تُعاقِبُ
از
هر گناهى که به آن اقدام کردم با اینکه یقین داشتم که تو مرتکب آن گناه را
عَلَى
ارْتِکابِهِ فَارْتَکَبْتُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
کیفر
خواهى داد ولى مرتکب شدم. پروردگارا ! استغفار مى کنم براى هر گناهى که
ذَنْبٍ
قَدَّمْتُ فیهِ شَهْوَتى عَلى طاعَتِکَ وَ اثَرْتُ
شهوت
و خواستههاى نفسانى خود را بر اطاعت تو مقدم داشتم و محبت
مَحَبَّتى
عَلى اَمْرِکْ، وَاَرْضَیْتُ فیهِ نَفْسى بِسَخَطِکَ
خود
را بر دستور تو ترجیح دادم و نفس خویش را با غضب تو راضى کردم
وَقَدْ
نَهَیْتَنى عَنْهُ بِنَهْیِکَ، وَتَقَدَّمْتَ اِلَىَّ فیهِ بِاِعْذارِکَ
و
حال آنکه از همه اینها مرا نهى نموده بودى و راه هرگونه عذر را بر من بسته
بودى
وَاحْتَجَجْتَ
عَلَىَّ فیهِ بِوَعیدِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
و
با تهدیدهاى خود، حجّت را بر من تمام کرده بودى، خدایا ! استغفار مىکنم
لِکُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسى، اَوْ ذَهَلْتُهُ اَوْ نَسیتُهُ اَوْ
از
هر گناهى که آگانه و یا ناخود آگاه و یا از روى فراموشى،
تَعَمَّدْتُهُ
اَوْ اَخْطَأْتُهُ، مِمّا لا اَشُکُّ اَنَّکَ سائِلى عَنْهُ،
و
یا عمدى و یا اشتباهى، مرتکب شدم و هیج شکى ندارم
که تو بازخواست مىکنى
وَاَنَّ
نَفْسى مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَیْکَ، وَاِنْ کُنْتُ قَدْ نَسیتُهُ اَوْ
و
جان من، در گرو این گناهان است، اگرچه فراموش کردهام و یا
غَفَلْتْ
نَفْسى عَنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
غفلت
نمودهام. پروردگارا ! طلب بخشش مىکنم از هر گناهى که
واجَهْتُکَ
بِهِ وَقَدْ اَیْقَنْتُ اَنَّکَ تَرانى، وَاَغْفَلْتُ اَنْ
در
برابر تو انجام دادهام و یقین دارم که تو در حال گناه، مرا مىدیدى و غفلت کردم
اَتُوبَ
اِلَیْکَ مِنْهُ، اَوْ نَسیتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَیْکَ مِنْهُ، اَوْ
از
اینکه توبه کنم و یا فراموش نمودم از آن گناه برگردم یا
نَسیتُ
اَنْ اَسْتَغْفِرَکَ لَهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
فراموش
کردم که از آن گناه استغفار نمایم. پروردگارا! استغفار مىکنم از هر گناهى
دَخَلْتُ
فیهِ، وَاَحْسَنْتُ ظَنّى بِکَ اَنْ لاتُعَذِّبَنى عَلَیْهِ
که
داخل آن شدم و به تو خوش بین بودم که مرا بخاطر آن، عذاب نخواهى کرد
وَاَنَّکَ
تَکْفینى مِنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
و
مرا مورد عنایت خویش قرار خواهى داد. پروردگارا ! استغفار مى کنم از هرگناهى
اسْتَوْجَبْتُ
بِهِ مِنْکَ رَدَّ الدُّعاءِ، وَحِرْمانَ الاِْجابِةِ،
که
بخاطر آن، مستحق شدم دعاهایم قبول نشود و از اجابت محروم گردم
وَخَیْبَةَ
الطَّمَعِ، وَانْفِساخَ الرَّجاءِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
و
به آرزوهایم نرسم و امیدهایم گسسته شود. پروردگارا ! طلب بخشش مىکنم
لِکُلِّ
ذَنْبٍ یُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ، وَیُورِثُ النَّدامَةَ،
از
هر گناهى که باعث حسرت وافسوسى من شود و موجب
پشیمانىام گردد
وَیَحْبِسُ
الرِّزْقَ، وَیَرُدُّ الدُّعاءَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
وروزى
مرا باز دارد و دعاهاى مرا ردّ کند. پروردگارا ! طلب مغفرت مىکنم
لِکُلِّ
ذَنْبٍ یُورِثُ الاَْسْقامَ وَیُعَقِّبُ الضَّناءَ وَیُوجِبُ
از
هر گناهى که باعث بیمارى و مریضى طولانى من شود و
موجب
النِّقَمَ
وَیَکُونُ آخِرُهُ حَسْرَةً وَنِدامَةً اَللّهُمَّ اِنّى
مکافات
من و عاقبت جز افسوس و پشیمانى نداشته باشد. پروردگارا !
اَسْتَغْفِرُکَ
لِکُلِّ ذَنْبٍ مَدَحْتُهُ بِلِسانى، اَوْهَشَّتْ اِلَیْهِ
طلب
بخشش مىکنم از هر گناهى که زبانم آن را ستود و نفسم از آن خوشنود
نَفْسى،
اَوْ اِکْتَسَبْتُهُ بِیَدى وَهُوَ عِنْدَکَ قَبیحٌ تُعاقِبُ
گردید
و به دست خود آن را مرتکب شدم و حال آنکه آن گناه، نزد تو زشت بود و بر
عَلى
مِثْلِهِ وَتَمْقُتُ مَنْ عَمِلَِهُاَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
همانند
آن کیفر مىدهى ومرتکب آن را دشمن مىدارى. پروردگارا ! استغفار مىکنم
ذَنْبٍ
خَلَوْتُ بِهِ فى لَیْلٍ اَوْنَهارٍ، حَیْثُ لایَرانى اَحَدٌ
براى
هر گناهى که در شب یا روز ، در خلوت و در جائى که کسى مرا نمىدید
مِنْ
خَلْقِکَ، فَمِلْتُ فیهِ مِنْ تَرْکِهِ بِخَوْفِکَ اِلى اِرْتِکابِهِ
بجاى
ترک آن گناه، بسبب ترس از تو، آن را مرتکب شدم واین بخاطر خوش گمانى
بِحُسْنِ
الظَّنِّ بِکَ، فَسَوَّلَتْ لى نَفْسِى الاِْقْدامَ عَلَیْهِ
من
به تو بود آرى نفس من آن را برایم زینت داد و مرا
وادار کرد به ارتکاب گناه
فَواقَعْتُهُ،
وَاَنَا عارِفٌ بِمَعْصِیَتى لَکَ فیهِ اَللّهُمَّ اِنّى
در
حالیکه مىدانستم آن عصیان، نافرمانى توست. خدایا! از تو
اَسْتَغْفِرُکَ
لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ اَوِاسْتَصْغَرْتُهُ، اَوِ
آمرزش
مىخواهم براى هر گناهى که آن را کوچک دانستم و یا سبک شمردم
اسْتَعْظَمْتُهُ
وَتَوَرَّطْتُ فیهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
یا بزرگ انگاشتم ، ولى مرتکب آن گردیدم، خدایا از
تو آمرزش مىخواهم براى هر
ذَنْبٍ
ما لَئْتُ فیهِ عَلى اَحَدٍ مِنْ بَرِیَّتِکَ، اَوْ زَیَّنْتُهُ
گناهى
که در آن، به یکى از بندگانت یارى کردم ، یا براى خود آن را تزیین دادم،
لِنَفْسى،
اوْ اَوْ مَأْتُ بِهِ اِلى غَیْرى، وَدَلَلْتُ عَلَیْهِ
یا
آن را به دیگرى اشاره نموده و دیگران را به آن راهنمایى کردم ،
سِواىَ،
اَوْ اَصْرَرْتُ عَلَیْهِ بِعَمْدى، اَوْ اَقَمْتُ عَلَیْهِ
یا
عمدا بر آن اصرار ورزیدم، یا با حیله ومکر بر انجامش ادامه
بِحیلَتى
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِ
دادم.
خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى که با مکر وحیله یارى جستم
بِحیلَتى
بِشَىْءٍ مِمّا یُرادُ بِهِ وَجْهُکَ، اَوْ یُسْتَظْهَرُ بِمِثْلِهِ
بوسیله
کارى که براى رضاى باید انجام مىگرفت ، یا به مانند آن بر طاعت
تو باید
عَلى
طاعَتِکَ، اَوْ یُتَقَرَّبُ بِمِثْلِهِ اِلَیْکَ، وَوارَیْتُ عَنِ
یارى
جسته مىشد، یا به مانند آن به تو باید نزدیک مىشد، و آن گناهرا از مردم پنهان
النّاسِ
وَلَبَّسْتُ فیهِ، کَاَنّى اُریدُکَ بِحیلَتى، وَالْمُرادُ
داشتم
و امر را بر آنان مشتبه گرداندم، گویا با حیله مىخواستم بنمایانم که قصدم
بِهِ
مَعْصِیَتُکَ وَاَلهَوى فیهِ مُتَصَرِّفٌ عَلى غَیْرِ طاعَتِکَ
رضاى
توست، در حالیکه نافرمانى تو بود، هواى نفس آن کار رابراى نافرمانىتو انجام
اَللّهُمَّ
اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ کَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ
مىداد.
خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى که آنرا برایم نوشتهاى، به سبب
عُجْبِ
کانَ بِنَفْسى اَوْ رِیاءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ خُیَلاءَ اَوْ
خودپسندى
نسبت به خود ، یا بخاطر ریاء یا به خود نمایى یا تکبّر ،
فَرَحٍ
اَوْ مَرَحٍ، اَوْ اَشَرٍ اَوْ بَطَرٍ، اَوْ حِقْدٍ اَوْ حَمِیَّةٍ، اَوْ
یا
ناسپاسى، یا شادمانى بى مورد، یا طغیان در نعمت یا کینه ، یا تعصّب
غَضَبٍ
اَوْ رِضًى، اَوْ شُحٍّ اَوْ بُخْلٍ، اَوْ ظُلْمٍ اَوْ خِیانَةٍ،
یا
غضب ، یا از خود راضى شدن، یاتنگ نظرى، یا بخل ،یا ظلم ، یا خیانت،
اَوْ
سِرْقَةٍ اَوْ کِذْبٍ، اَوْ لَهْوٍ اَوْ لَعْبٍ ، اَوْ نَوْعٍ مِنْ اَنْواعِ
یا
دزدى ، یا دروغ، یا کارهاى بیهوده ، یا هوسرانى، یا به نوع از انواعى که بمانند
ما
یُکْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ، وَیَکُونُ بِاجْتِراحِهِ
آن
گناه انجام مىگیرد و با ارتکاب آن، انسان به هلاکت مىرسد
الْعَطَبُ
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ سَبَقَ فى
خدایا!
از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى که در علمت مقدّر شده
عِلْمِکَ
اَنّى فاعِلُهُ فَدَخَلْتُ فیهِ بِشَهْوَتى وَاجْتَرَحْتُهُ
که
من آن را مرتکب مىگردم، و با میل نفسانى خودم بر آن گناه وارد شده و به اراده
بِاِرادَتى،
وَقارَفْتُهُ بِمَحَبَّتى وَلَذَّتى وَمَشِیَّتى، وَشِئْتُهُ
خود
آنرا مرتکب گردیدم، و با محبت و لذت آنرا انجام داده، و آن گناه
را خواستم
اِذْ
شِئْتَ اَنْ اَشاءَهُ، وَاَرَدْتُهُ اِذْ اَرَدْتَ اَنْ اُریدَهُ،
زیرا
تو خواستى که آنرا بخواهم، و اراده نمودم آنگاه که اراده نمودى تا آنرا اراده
فَعَمِلْتُهُ
اِذْ کانَ فى قَدیمِ تَقْدیرِکَ وَنافِذِ عِلْمِکَ اَنّى
نمایم،
و آنرا مرتکب گردیدم زیرا در تقدیر ازلى و علم نافذ تو مقدّر شده بود که آنرا
فاعِلُهُ،
لَمْ تُدْخِلْنى فیهِ جَبْرا، وَلَمْ تَحْمِلْنى عَلَیْهِ
انجام
دهم، به اجبار مرا در آن گناه وارد نساختى، و به زور بر من تحمیل ننمودى،
قَهْرا،
وَلَمْ تَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا، فَاَسْتَغْفِرُکَ لَهُ وَلِکُلِّ
و
در ارتکار آن گناه بمن ستم روا نداشتى، پس براى آن گناه و هر گناهى که علم تو به
ذَنْبٍ
جَرى بِهِ عِلْمُکَ عَلَىَّ وَفِىَّ اِلى آخِرِ عُمْرى
آن
تعلق گرفته که تا آخر عمر آنرا مرتکب مىشوم
از تو استغفار و طلب آمرزش دارم
اَللّهُمَّ
اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مالَ بِسَخَطى فیهِ عَنْ
خدایا!
از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى که بوسیله غضبم مرا از خشنودیت دور
رِضاکَ،
وَمالَتْ نَفْسى اِلى رِضاکَ فَسَخِطْتُهُ، اَوْ
ساخت،
و قلبم به خشنودیت مایل گردید ولى از آن بدم آمد ، یا
رَهِبْتُ
فیهِ سِواکَ، اَوْ عادَیْتُ فیهِاَوْلِیاءَکَ، اَوْ والَیْتُ
از
غیر تو در آن هراس داشتم ، یا در آن با اولیاى تو به دشمنى پرداخته، یا با دشمنانت
فیهِ
اَعْداءَکَ، اَوِ اخْتَرْتُهُمْ عَلى اَصْفِیاءِکَ، اَوْ خَذَلْتُ
دوستى
برقرار نمودم، یا دشمنانت را بر برگزیدگانت ترجیح دادم، یا دوستانت را خوار
فیهِ
اَحِبّاءَکَ اَوْ قَصَّرْتُ فیهِ عَنْ رِضاکَ یا خَیْرَ
گرداندم،
یا در آن از بدست آوردن رضایت تو کوتاهى کردم، اى بهترین
الْغافِرینَ
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْکَ
آمرزندگان.
خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى که از آن بسویت توبه
مِنْهُ
ثُمَّ عُدْتُ فیهِ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِما اَعْطَیْتُکَ مِنْ نَفْسى
نموده
ولى دوباره آن را مرتکب شدم، از تو آمرزش مىخواهم براى پیمانهائى
ثُمَّ
لَمْ اَفِ بِهِ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِلنِّعْمَةِ الَّتى اَنْعَمْتَ بِها
که
با تو بستم ولى وفا ننمودم، و از تو آمرزش مىخواهم براى نعمتهائى که بمن عنایت
عَلَىَّ،
فَقَوَّیْتُ بِها عَلى مَعْصِیَتِکَ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
نمودى
و به وسیله آن نعمتها بر گناهت یارى جستم، و از تو آمرزش مىجویم براى
خَیْرٍ
اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخالَطَنى ما لَیْسَ لَکَ وَ
کارهاى
نیکى که قصدم رضاى تو بود ولى غیر تو در آن داخل شد.
اَسْتَغْفِرُکَ
لِما دَعانى اِلَیْهِ الرُّخَصُ فیَما اشْتَبَهَ عَلَىَّ
و
از تو آمرزش مىخواهم از آنچه مجوّزات تو در امور مشتبه مرا به کارهایى وا داشت
مِمّا
هُوَ عِنْدَکَ حَرامٌ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِلذُّنُوبِ الَّتى
که
نزد تو حرام بود، و از تو آمرزش مىخواهم از آن گناهانى که
لایَعْلَمُها
غَیْرُکَ وَلایَطَّلِعُ عَلَیْها سِواکَ، وَلایَحْتَمِلُها
جز
تو بدان آگاه نیست و از آن مطلّع نمىباشد، و جز بردبارى تو چیزى آن را تحمّل
اِلاّ
حِلْمُکَ وَلایَسَعُها اِلاّ عَفْوُکَ وَاَسْتَغْفِرُکَ وَاَتُوبُ
نمىکند،
و جز عفو گسترده تو چیزى آن را فرانمىگیرد، پروردگارا از تو آمرزش
اِلَیْکَ
مِنْ مَظالِمَ کَثیرَةٍ لِعِبادِکَ قِبَلى، یا رَبِّ فَلَمْ
خواسته
و به سویت توبه مىکنم از ظلمها وحقوق بسیارى که از بندگانت نزد من هست
اَسْتَطِعْ
رَدَّها عَلَیْهِمْ وَتَحْلیلَها مِنْهُمْ، اَوْ شَهِدُوا
چون
نیستند نمىتوانم آن حقوق را به آنان بر گردانم و از خود راضى کنم ، یا هستند
فَاسْتَحْیَیْتُ
مِنْ اِسْتِحْلالِهِمْ وَالطَّلَبِ اِلَیْهِمْ وَاِعْلامِهِمْ
ولى
خجالت مىکشم از آنان حلیّت بگیرم و از آنان طلب بخشش نمایم وآ نان را به
ذلِکَ،
وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى اَنْ تَسْتَوْهِبَنى مِنْهُمْ
این
حقوق آگاهشان سازم و تو قادرى از آنان بخواهى که مرا ببخشند
وَتُرْضِیَهُمْ
عَنّى کَیْفَ شِئْتَ، وَبِما شِئْتَ یا اَرْحَمَ
از
من راضى گردند، بهر گونه که بخواهى و در مقابل هرچه که بخواهى، اى
الرّاحِمینَ
وَاَحْکَمَ الْحاکِمینَ وَخَیْرَ الْغافِرینَ اَللّهُمَّ
مهربانترین
مهربانان ، و بهترین حکم کنندگان ، و بهترین بخشندگان خداوندا!
اِنَّ
اسْتِغْفارى اِیّاکَ مَعَ الاِْصْرارِ لَوْمٌ، وَتَرْکِىَ
این
استغفار من با اصرار بر گناه، مایه سرزنش و توبیخ من است، و ترک استغفار
الاِْسْتِغْفارَ
مَعَ مَعْرِفَتى بِسَعَةِ جُودِکَ وَرَحْمَتِکَ عَجْزٌ،
با شناختى که از
گستردگى جود و رحمتت دارم مایه ناتوانى من است، پروردگارا چه بسیار بمن
فَکَمْ
تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ یا رَبِّ وَاَنْتَ الْغَنِىُّ عَنّى، وَکَمْ
محبتها
مىنمایى در حالیکه از من بىنیازى، و چه بسیار باتو دشمنى مى ورزم در حالیکه به
تو
اَتَبَغَّضُ
اِلَیْکَ وَاَنَا الْفَقیرُ اِلَیْکَ وَاِلى رَحْمَتِکَ، فَیامَنْ وَعَدَ فَوَفَی
وَاَوْعَدَ فَعَفا،
و
به رحمتت نیازمندم، پس اى آنکه وعده نمودى و وفا کردى ، و تهدید نمودى و از آن
اِغْفِرْلى
خَطایاىَ وَاعْفُ وَارْحَمْ وَاَنْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ
گذشتى،خطاهایم را ببخش و از
من در گذر و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین مهربانانى.
ترجمه: سید محمد حسینى قزوینى
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.