ساحل امن
نماز آغاز پرواز تا پروردگار است
نماز صحبت بنده با کردگار است
نماز پرواز در ساحل امن خداست
سراب غیر حق در این وادی کجاست
نماز هم کلامی با رب بی نیاز است
سلامِ حق، سوغات این راز و نیاز است
نماز معروفِ کامل ، چون بی نظیر است 
تمام دین و امرش بس خطیر است
چراغ راه زندگانی این نماز است
کمال دین بُوَد امرش نیاز است
کلام حق وَامُراَهلِک،بالصلوه است
قرارِ دل به دنیا ذکر اله است
جمال بنده ی فانی تنها نماز است
قرار بنده ی فراری با نماز است
 
شعر دوم: رنگ دریا
 
زندگی با نماز چِقَدر زیبا می شود
قطره با بارندگی رنگ دریا می شود
مرداب ها حاصل تنها ماندن است
برکه بی باران چو صحرا می شود
بند دنیا گشتن آخر به رسوایی کشد
با رها گشتن ولی غصه ها وا می شود
تارک عشق خدا به حقیقت رسواست
با عشق خدا اما غصه منها می شود
سهم ما از سالها یک نماز عشق نشد
با کوبیدن در ،در آخر؛ در وا می شود
 قلب به دنبال دنیا سراسرخسارت شد
با نماز عشق اما قفلها وامی شود
یک نهالی بنشان به صحرای دلت
 با اشک نمازت غنچه ها وا می شود
 
بی معرفت آنکه نعمت خوردو سجده نکرد
مهر و عشق حتما با سجاده معنا می شود
 
خشکیده شد دل بی ذکر یار بی همتا
با ندای حق سکوت مرده غوغا می شود
زخم دنیای بی رحم فراوان گشته 
با نگاه یار اما  مداوا می شود