🐍نیش های مار فقط برای یک قضاوت اشتباه:
حساسیت کار قضاوت و عواقب قضاوت اشتباه:
داستان واقعی آیت الله نراقی:
🥀گفتم‌ این‌ مار چرا تو را میزند؟
🍂 گفت‌: قضیه‌ از این‌ قرار است‌ که‌ من‌ مردی‌ هستم‌ مؤمن‌، اهل‌ نماز و روزه‌ و خمس‌ و زکات‌، و هر چه‌ فکر میکنم‌ از من‌ کار خلافی‌ که‌ مستحق چنین‌ عقوبتی‌ باشم‌ سر نزده‌ است‌، و این‌ باغ‌ با این‌ خصوصیات‌ نتیجه‌ برزخی‌ همان‌ اعمال‌ صالحه‌ من‌ است‌؛ مگر آنکه‌ یک‌ روز در هوای‌ گرم‌ تابستان‌ که‌ در میان‌ کوچه‌ حرکت‌ میکردم‌، دیدم‌ صاحب‌ دکانی‌ با یک‌ مشتری‌ خود گفتگو و منازعه‌ دارند؛ من‌ رفتم‌ نزدیک‌ برای‌ اصلاح‌ امور آنها، دیدم‌ صاحب‌ دکان‌ می‌گفت‌: سیصد دینار (شش‌ شاهی‌) از تو طلب‌ دارم‌ و مشتری‌ می‌گفت‌: من‌ پنج‌ شاهی‌ بدهکارم‌. من‌ به‌ صاحب‌ دکان‌ گفتم‌: تو از نیم‌ شاهی‌ بگذر، و به‌ مشتری‌ گفتم‌: تو هم‌ از نیم‌ شاهی‌ رفعِ ید کن‌ و به‌ مقدار پنج‌ شاهی‌ و نیم‌ به صاحب‌ دکان‌ بده‌.
صاحب‌ دکان‌ ساکت‌ شد و چیزی‌ نگفت‌؛ ولی‌ چون‌ حق با صاحب‌ دکان‌ بوده‌ و من‌ به‌ قدر نیم‌ شاهی‌ به‌ قضاوت‌ خود ـ که‌ صاحب‌ دکان‌ راضی‌ بر آن‌ نبود ـ حق او را ضایع‌ نمودم‌، به‌ کیفر این‌ عمل‌ خداوند عزوجل این‌ مار را معین‌ نموده‌ که‌ هر یک‌ ساعت‌ مرا بدین‌ منوال‌ نیش‌ زند، تا در نفخ‌ صور دمیده‌ و خلائق‌ برای‌ حساب‌ در محشر حاضر شوند، و به‌ برکت‌ شفاعت‌ محمد و آل‌ محمد علیهم‌ السلام‌ نجات‌ پیدا کنم‌. 
ماجرای تحفه بهشتی ملامهدی نراقی از وادی‌السلام.
https://hajj.ir/fa/45228